عید سعید فطر بر همگان مبارک :       

بدینوسیله حلول ماه شوال که روز اول آن مصادف باروز اول عید سعید فطر است  برهمه هموطنان وامت اسلام وملل اسلامی جهان مبارک باشد وامید واریم که طاعات وعبدات همه مسلمانان مورد پذیرش درگاه الاهی قراگیرد وجهان اسلام را ازاین همه بدبختی ها ومصیبت ها نجات دهد وملت وکشور افغانستان را که سالها است گرفتار جنگ وآوارگی وناامنی است ازاین مصیبت ها نجات دهد وصلح وامنیت را به ایشان ارزانی گرداند تا این ملت هم بتواند در پرتو صلح وآرامش زندگی کند وبه دعای خیر بوطن ووطندارانش مشغول گردد آمین یارب العالمین             

 

 

هشدار پیامبر اسلام به امتش :


هشدار پیامبر اسلام به امتش:

هشدار پیامبر اسلام ازانجام اعمال خطر ناکی که برای انسانهاخاصیت زهر کشنده را دارد واین اعمال بنام (موبقات) یعنی مهلکات یاد میشود چنانچه در حدیث شریف ازآنهاچنین یادشده که پیامبر اسلام ص فرموده اند

ازهفت چیز هلاک کننده باید بپرهیزید :                 

اصحاب پیامبر ص پرسیدند این هفت چیز کدام ها است ؟پیامبر ص فرمودند :   

( الشرک با الله  والسحر وقتل النفس اللتی حرم الله الا با الحق                         

 واکل مال الیتیم والتولی یوم الزحف وقذف المحسنات الغافلات)                           

شرک باخدا . سحر وجادو .قتل نفس که خداوند ج از کشتن او                                 

 جز بحق انسانها راممانعت کرده است - خوردن سود وربوا - خوردن مال یتیم                         

 فرار از جنگ در روز سختی ودادن سنگر به دشمن ونسبت دادن فعل زنا                                

 به زنان موئمنه وپاک دامنی که از اتهام وارده بی خبر هستند  این حدیث شریف                                  

( متفق علیه) است یعنی به روایت بخاری ومسلم هردو روایت شده   میبینید درجمله این اعمال یک تعداد اعمال متعدی است که ضرر وزیان آنها مستقیما به دیگران میرسد مثل قتل نفس وتهمت به زنان مومنه وپاک دامن که ازتهمت به آنها ناآگاه اند وخوردن مال یتیم وامثال اینها که مجموعه آنها را بنام مهلکات (موبقات) یاد نموده وبطور کلی اعمال نا شا یست  وگناهان کبیره همه را شامل میشود بطور مثال شرک بخداوند ج یعنی کس دیگری راشریک ساختن درحاکمیت خدا دراراده ومشیت الاهی دوم وسوم سحر وجادو واعتقاد بر آنها وچهارم ریختاندن خون بنا حق یعنی ریختاندن خون انسان ها بدون کدام موجبی شرعی وقانونی بناحق مثل قتل های که امروز روزانه  در گوشه وکنار جهان انجام میشود پنجم خوردن اموال یتیم شیشم فرار ازجنگ در روز سختی وهفتم افترا به زنان محسنه  وپاک دامنی که از آن افترا خبری ندارند وناآگاه اند

 

   

عقده مندی یکی ازجمله عوامل منازعه  است:

عقده مندی یکی دیگرازجمله عوامل واسباب ایجاد منازعه شده میتواند عقده مندی ها بگفته روانشناسان که از احساس حقارت واهانت منشاء میگرد ممکن بحدی برسد که تربیه و اصلاح انسان عقده مند را مشکل سازد و حتی ممکن شخص عقده مند را تا سرحدی بپیش برد که به جنایت وخود کشی نزدیک سازد.

 ازنظرروان شناسان احساس حقارت وعقده مندی برای انسان از دوران طفولیت بواسطه ناهنجاری های اجتماعی وشخصیتی آغاز میگردد وسبب پرخاشگری وستیزه جوئی اطفال ونوجوانان در این دوره سنی میگردد زیرا طوریکه میدانید اکثرمشکلات روانی انسان ها از دوران طفولیت آغاز شده وبتدریج رشد صعودی میکند نقص عضو ازدست دادن والدین وعزیزان وسا ئیر مشکلات وناهنجاری های اجتماعی واقتصادی همه وهمه زمینه ساز عقده مندی ها میگردد وقوع جنگ ها بمباردمان هاو قتل عام ها آوارگی ها همه وهمه از جمله عوامل وعلل تشدید عقده مندی ها بوده وحتی برخورد نامناسب جامعه نسبت به گروهای اجتماعی در درون جامعه نیز سبب عقده مندی ها شده میتواند. برخورد نامناسب وبعضا ممکن توهین آمیزدیروز جامعه ما نسبت به علماء مذهبی وطلاب علوم دینی

(چلی ها) ازجمله عوامل عقده مندی طا لبان امروزی که عقده مندانه در مقابل جامعه ظهور کرده

ا ند از جمله چنین عواملی نخواهند بود ؟

 ویاعدم توجه لازم به یتیمان وفرزندان شهداء که بیشتر در کمپ های مهاجرین دور ازوطن ویادرداخل وطن سروسرگردان با انواع نامهربانی ها ومصیبت ها وناملایمات روبه رو و گرفتار اند زمینه ساز عقده مندی های امروزی نگردیده است؟ ویا امروز عدم توجه لازم به کتله های عظیم اطفالی که همین حالا درکوچه وخیابان های شهرها ودهات بدنبال لقمه نانی سر وسرگردان خاک روبه ها وپلاستیک کهنه ها را می پالند  ویاگدائی وواکس کفش وموتر شوئی وکار های شاقه دیگر را میکنند واز درس وتعلیم  وتربیه محروم  مانده اند سبب عقده مندی های بعدی نمیگردد؟    بااحترام سید محمد خیرخواه

  •  

           مگر اخلاق انسانی در جامعه ما گم گشته ؟

  رفتار کردار گفتار انسان منعکس کننده اخلاق انسانی او است بتعبیر دیگر سجایای اخلاقی عبارت از خلق نیکو گفتار پسندیده وبر خورد موئدبانه واحترام متقابل دربین انسان ها است که صفات مدنی هم عبارت ازهمین صفات است که در بالا یاد آوری گردید ولی متاسفانه امروز بیشتر این صفات در جامعه ما گم گشته اگر شما ببازار مغازه وغیره میروید ویااتوبوس وتاکسی سوار میشوید به میوه فروشی ویا قصابی سری میزنید بجای صداقت وانصاف به تقلب کذب جعل کاری بجان زدن دیگر چیزی را نمیتوانید به بینید اگر در اداره دولتی سرو کار تان به افتد   بجز از کار شکنی بی توجهی عدم پشت کار اخذ رشوه واختلاس موضوع دیگر نیست که این صفات مذموم متاسفانه به یک نوع

فر هنگ اداری تبدیل شده حتی درزمان تقرر افراد در وظیفه سوال اولی این است که این وظیفه چقدر پیدا دارد؟ آیا پیدا داردیا خیر؟ یعنی ارزش ماموریت بیشتر به پیداکردن ویاعوائد غیرقانونی آن مربوط است نه خدمت بهمنوع وهموطن کشور وملت این عوائید از هرطریق که ممکن باشد بدست آید فرق نمیکند .مردم عام ما که از همه چیز بیخبراند با ایجادکوچکترین یک انگیزه از آنها سوئ استفاده صورت گرفته میتواند بطور مثال اگر ازطرف یک زور مند اعلان شود که خانه ودوکان فلان کس چور شود ؟ بدون توجه بر اینکه بدانند این حکم  زورمند کدام مبنای شرعی وقانونی دارد یاخیر ؟ چه بسا ممکن دست به چنین اعمال زده شود که نمونه اخیر آن قتل دختر معصومی بنام فرخنده در روز روشن باحضور همه مردم ونیروهای دولتی بود با انگیزه اینکه اوگویا قرآنکریم را آتش زده بدون اینکه تحقیق وتجسس صورت گیرد وصلاحیت قضا ئی وجود داشته باشد صرف برمبنای افواهات برچنین عمل نا شایست دست زدند. وسیاستمداران این کشور بخود گرفتار اند طالب ما که تا دیروز به درس کتاب ومدرسه مشغول بود امروز  بموادمنفجره واعمال ترورستی سر وکار دارد خلاصه اینکه هر یکی ما بنوبه خو د بیک عمل ناپسندی گرفتار هستیم لذا در جامعه که بزرگان وخوردان آن به چنین صفات مذموم گرفتار باشند چه توقعی میتوان ازان جامعه داشت دراینجامصداق ایه قرانکریم که میفر ماید(ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم) خداوند هیچ تغییر وتحول را به هیچ قوم وملتی نمی اورد مگر اینکه خود شان بنفس های خود تغییر وتحولی  را ایجاد کنند. بخوبی میتوان مطالعه کرد وبه این نتیجه رسید که هر بد بختی ومصیبتی که در کشور وجامعه ما حکم فرما است نتیجه عملکرد خود ماست وهمه این رنج ها ومصیبت ها وقتی بر طرف خواهد شد که ما بعمل کرد خود تجدید نظر کنیم واعمال خود را اصلاح نما ئم

والسلام سید محمد خیرخواه