از سرگیری مذاکرات طالبان :


از سر گیری مذاکرات طالبان با امریکایی هابا از سرگیری حملات انتحاری وانفجاری شان اینبار در شفاخانه در بگرام ولایت پروان :
++++++++++++++++++++++++++
حملات مجدد طالبان هم زمان با مذاکرات شان با امریکا یی ها از چند احتمال خارج نیست : ۱- طالبان که در حال مذاکره با امریکا یی ها هستند صلاحیت وتوان کنترل نیرو های جنگی خود را که در حال جنگ در داخل افغانستان هستند ندارند واز آنها در حقیقت نمایندگی کرده نمیتوانند - ۲- ویا گروه ها ودسته های در درون طالبان وجود دارند که میخواهند مذاکرات طالبان با امریکایی ها را سبتاژکنند - ۳- یا گروه های افراطی تری شبیه داعش وجود دارند که حاضر به هیچ نوع مذاکره وصلح با امریکا ودولت افغانستان نیستند وصلح را اصلا در افغانستان نمیخواهند - وافغانستان را محل تمرینات وتعلیمات جنگی خود فکر میکنند که ازان در سایر کشور ها استفاده کنند
۴- ویا احتمالا مثل گذشته ودوره قبل طالبان میخواهند به زعم خود با چنین عملیات های توانمندی خود به رخ طرف مقابل ( امریکا )بکشند ودر مذاکرات به زعم خود دست بالای داشته باشند - البته بهر صورت چنین عملیات های جنگی خوشبینی مردم افغانستان را کاملا بیاس مبدل میسازد واعتماد بصلح با طالبان را از ریشه وبنیاد زیر سوال میبرد والسلام

مروری بر سیاست دولت اسلامی افغانستان به رهبری شهید صلح پروفیسور استاد بر هان الدی ( ربانی )

بمناسبت هشتمین سال شهادت شهید صلح ریس جمهور اسبق کشور پروفیسور استاد برهان الدین (ربانی  )

       _________________________________________________________

) مروری برسیاست دولت اسلامی افغانستان به رهبری ایشان درآن  دوره (

                   -------------------------------------------------------------------------------

 سیاست دولت اسلامی  افغانستان درآن برهه اززمان را میتوان از دو بعد مورد مطالعه وبررسی قرار داد .

۱- بعد داخلی :سیاست دولت اسلامی افغانستان بطورکلی از اعتقادات اسلامی واستقلال فکری رهبری دولت

جناب استاد برهان الدین ربانی شهید سر چشمه میگرفت وطوریکه همه میدانید ایشان با همه مجاهدین و تنظیم های جهادی بدون در نظر داشت مسایل قومی – نژادی – سمتی – زبانی – مذهبی بچشم برادر وهمسنگرمیدیدند  وبه تکرار میگفتند: اگر خیمه های ما جداست قلب های ما یکی است و همه یک هدف را دنبال میکنیم و آن هم آزادی افغانستان از چنگال کمونیزم و اتحاد شوروی است که برای رسیدن به این هدف از هیج سعی و تلاشی وقربانی نباید دریغ نماییم حتی زمانیکه حکومت موقت مجاهدین درتبعید تشکیل میگردید با وجود داشتن جبهات فعال و قوماندانان ورزیده (جمیعت اسلامی) در داخل کشور استاد حاضر شدند وزارت احیا و بازسازی را بعنوان سهمیه جمیعت در این حکومت ائتلافی در حالیکه اکثریت اعضای شورای اجرائیه جمیعت به آن معترص ومخالف بودند به پذیرند و دراین مورد حاضر به بحث بیشتری نبودند و سکوت را اختیار کرده نمیخواستند دیگر این بحث وگفتگومیان شان مجددا مطرح وجریا ن پیدا کند وهمچنین در زمان تشکیل دولت اسلامی افغانستان در سال ۱۳۷۱هجری ش با همه کم تجربگی های مجاهدین از حکومت داری کوشش میکردند

 

تا همه مجاهدین را زیر چتر دولت واحد مجاهدین بنام ( دولت اسلامی افغانستان )جمع کند وبه همه گروه ها نقش را قائیل بودند ودر تشکیل شورای (اهل حل وعقد ) با مراجعه به سران مجاهدین از ایشان مکررا خواسته بودند تا با حکومت مخالفت نکنند و هرکس ازآنها نقش را در دولت اسلامی بدوش بگیرند مگر متاسفانه به بهانه های مختلف از آن ابا ورزیده می شد و آنهائیکه با دولت اسلامی می پیوستندنیز نقش دوگانه را ایفا میکردند هم بادولت بودند وهم جنگ میکردند که این جنگ ها متاسفانه بنام جنگ های داخلی شهرت پیداکرد و سبب تخریب شهر کابل نیزگردید استاد در زمان انتقال قدرت بشکل مسالمت آمیز به حکومت موقت وانتقالی در سال 1380 طی مراسم رسمی وخاصی حکومت را به اداره موقت تحویل دادند که در تاریخ افغانستان نظیری ندارد وطوریکه پیشتر هم گفتیم ایشان در دوران جهاد رویه اسلامی وبرادرانه را به همه توصیه میکردند ومیگفتند:  گرچه ما به واسطه ایجاب شرایط به تنظیم های مختلف تقسیم گردیدیم ولی آرمان و اهداف ما آزادی افغانستان عزیز و تاسیس حکومت واحد اسلامی درین کشورمسلمان است .استاد ربانی  (رح )درزمان جهاد علاوه بر رهبری جهاد درایجاد اتحاد تنظیم های جهادی نقش بسیاربرجسته وسازنده داشتند ونیم قرن از عمر گرانبهاء خود را صرف تعلیم وتربیه - جهاد و مبارزه درراه خدا وآزادی وطن کردند ودر زمان جهاد جبهات عظیم وگسترده را ازبدخشان درشمال شرق

   گرفته تا دهنه ذوالفقار در غرب واز سپین بولدک در جنوب گرفته تا حیرتان در شمال کشورتاسیس نموده  و فرماندهانی نیرومند و پر تحرک و فعالی را در افغانستان رشد داد ه واز آنها حمایه عملی کردند و تاحد امکان تعادل در توزیع امکانات جهادی را همیشه در نظرداشته تا اینکه بعد از پیروزی مجاهدین و شکست حکومت دست نشانده شوروی و شروع مرحله جدید درکشور بازجناب شان کوشش داشتند  تا هماهنگی و همنوایی مجاهدین را در عمل دریک دولت ممثل داشته باشند جالب اینجا است ؟ آنهایکه خود را همسو وهمنوا با جریان ایشان میدانستند متاسفانه از جمله اولین کسان وجریانهای بودند که از مخالفت دست بر نداشتند وقدر این تحول عظیم را ندانستند ویا نمیخواستند که بدانند ؟ وبجنگ خویش علیه دولت نو پای اسلامی ادامه دادند ومتاسفانه  باز مثل همیش دست های بیرونی نگذاشتند افغانستان  به این هدف خود برسد و جهاد را بد نام ساختند تا اینکه زمینه حضور طالبان را مساعد ساخته وآنها را از اسپین بولدک کندهاروارد کشور گردانیدند در این مرحله از جانب استاد شهید بازهم کوشش های بسیاری صورت گرفت تا طالبان را قانع سازند که از جنگ دست بردارند واز طریق صلح و طریق مسالمت آمیزحکومتی را با شرکت سایرمجاهدین تشکیل دهند اما طالبان همیشه این خواست را رد کردند تا آنکه به کمک بیرونی ها کابل درسال 1375 سقوط کرد و دولت مجاهدین مجبوربه تشکیل جبهه مقاومت درمقابل طالبان گردید ولی استاد در این دوره بازهم دروازه گفتگورا با طالبان بسته نکرده  وخواهان صلح با ایشان بودند

مگراین طالبان بودند که با سیاست های غلط خویش درواقع سبب سقوط خود و حضور خارجیان درکشورگردیدند  استاد در این مرحله جدید (بعد از انتقال قدرت به حکومت جدید ) باز کوشش های زیادی در راه ایجاد صلح در کشور از خود نشان دادند وکوشش زیادی داشتند تا نقش مجاهدین دردولت جدید پا برجا باقی بماند مگر به آن کمتر توجه واعتنا گردید .

 شهید استاد ربانی در (مرحله نوین ) از رهنمایی گرفته تا انتقادات سازنده به دولت جدید فرو گذار نکردند تا اینکه در اواخر مرحله نوین مسوولیت شورای عالی صلح را به عنوان یک وجیبه ملی و فریضه دینی پذیرفتند  وشب و روز تلاش کردند تا در افغانستان صلح پایدارودوامداری به میان آید ولی دشمنان افغانستان به ایشان این فرصت را ندادند وبا یک عمل نا جوانمردانه انتحاری درروز 29 سنبله 1390 هجری خورشیدی شهیدشان ساختند

دوم : بعد سیاست خارجی :    

بطور موجز ومختصردر عرصه سیاست خارجی چنین  میتوان گفت : که در دوران جهاد رهبری جهاد افغانستان زیر نظر استاد ربانی شهید هرگزنمیخواستند  تا تنها جهاد افغانستان  حمایه یک کشور ویاچند کشور بخصوص

 

  را  داشته باشد وجهاد در انحصار یک کشور و یا چند کشور خاص قرار بگیرد بلکه می خواستند با همه کشورهایی که موضع ضد شوروی داشتند نزدیکی و روابط دوستانه ای را برقرار کنند وبه نهضت اسلامی افغانستان رنگ مستقلانه بدهند چنانچه درآن زمان از جانب مرحوم استاد ربانی ا ثری به نام (استقلال انقلاب) که در آن ریشه های استقلال طلبانه نهضت اسلامی افغانستان را مطرح کرده بودند  به دست نشر سپرده شد و زمانی که هیچ کسی جرئت نمی کرد با غرب وامریکا حرفی از نزدیکی روابط داشته باشد وهرکسی چنین جرات را می کرد فوراً مارک امریکایی می خورد ایشان  با استدلال ومنطق از سفر رهبران مجاهدین به امریکا دفاع کردند وچنین گفتند: ما نمی خواهیم سرنوشت ملت ما در زیر خیمه ها وزیر زمینی ها با افراد امنیتی گرفته شود بلکه ما می خواهیم علناًاز آزادی برحق ملت خود با حضور سران کشور ها دفاع کنیم واین آمادگی را کاملا داریم ودر سفر امریکا حین ملاقات  بارئیس جمهور اسبق امریکا آقای ریگان به وی از خطرات کمونیزم در منطقه و جهان هوشدار داده بودند البته نظر شان راجع بکشور ها ودول دیگر جهان بطور عموم  چنین بود:‌ که باهمه کشور های جهان که ازداعیه جهاد برحق مردم افغانستان حمایت میکردند ویا اقلا خوشبینی نسبت به آن داشتند میخواستند

  روابط نیک و حسنه را بر قرار سازند که در این راستا میتوان از سفرهای  شان در امریکا ، وکشور های اروپایی ، آسیایی وعربی وحتی روسیه نیزیاد کرد بامنطق قوی اینکه : ما خواسته برحق خود را با همه دول وحتی بادشمن خود (اتحاد شوروی) نیزحاضریم آزادانه در میان بگذاریم که سفر شان به اتحاد شوروی دردوران جهادرا نیز میتوان از این دیدگاه مورد مطالعه وبررسی  قرار داد.ودردوران اشغال کابل توسط طالبان وحامیان شان رابطه دیپلوماتیک دولت اسلامی افغانستان باملل متحد وهمه کشورهای جهان به استثنای سه کشور – عربستان سعودی – پاکستان – وامارات متحده عربی – باسایر کشورهای جهان  بطور نورمال برقرار وادامه داشت وکشورهای جهان از برسمیت شناختن تحریک طالبان بنام امارت اسلامی بواسطه اعمال طالبان اباء ورزیده بودند وآنها را برسمیت نمیشناختند مگر بعد ازشکست اتحاد جماهیر شوروی وبرآورده شدن اهداف جهان ( شکست کمونیزم ) از دولت اسلامی افغانستان دیگر حمایت چندانی نکردند چنانچه از سال ۱۹۹۱تا سال ۱۹۹۴ بعد از پیروزی مجاهدین افغانستان را بحال خودش رها کردند  ودر واقع یکی از عوامل مهم ایجاد وتشکل تروریست ها وتقویه القاعده در افغانستان ترک ورهایی افغانستان  بحال خودش وبی پروایی جهان نسبت به افغانستان را میتوان یاد کرد والسلام   

 

 

شهید احمدشاه مسعود ( قهرمان ملی کشور ) کی بود وچه کرد ؟

 


 شهید احمد شاه مسعود ( قهرمان ملی کشور) کی بود وچه کرد ؟ :

++++++++++++++++++++++++++++++++ :
جمله معروف است که میگویند: چشم هارا باید شست وهمه چیز رابادید دیگری باید دید: این مقوله درشناخت واقعی زندگی احمدشاه مسعود قهرمان ملی کشور درست صدق پیدا میکند زیرا در دنیای که ما زندگی میکنیم معمولا مبینیم همه کس مشغول حمع آوری ثروت ومال خانه وزمین باغ ومزرعه شان وشوکت چه از راه مشروع ویا غیر مشروع بودهُ وکسی بفکر دیگر چیزی جز اینها نیست.
تا جائیکه متاسفانه چنین تصورو ذهنیتی ایجاد می گردد که اگر شهید احمد شاه مسعود هم امروز زنده می بود او هم ممکن مثل مایان به همین چیزها دل خوش میکرد. و مشغول زندگی شخصی خود می گردید.مگر تا جاییکه واقعیت های زندگی احمد شاه مسعود به ما نشان میدهد خلاف این تصور و ذهنیت را ثابت میسازد. چنانچه اگر به اسناد دوره جهاد ومقاومت شهید احمد شاه مسعود کوتاه نظری به اندازیم به این حقیقت پی خواهیم برد که مسعود شهید در تمام دوره جهاد وزندگی اش حساب شخصی او از حساب بیت المال جدا بوده وتمام سرمایه وثروت و وسایلی که به بیت المال تعلق داشته در دفاتر جداگانه ای ثبت وراجستر بوده که بعد ازشهادتش همه این ا سناد با امکانات و وسایل موجود بوده و بعد از او باقی مانده است.چنانچه می بینید کدام باغ ویلا زمین مزرعه و حتی خانه شخصی از او به فرزندانش باقی نمانده است.و در حقیقت پاک و وارسته زندگی کرده و پاک و وارسته شهید شده که این مسائل و موضوعات متاسفانه درمطبوعات کشور کمتر انعکاس پیدا کرده و تا حالا نویسندگان و پژوهشگران ما اگر چیزهایی را درباره شخصیت او نوشته اند بیشتر بر مقاومت وسنگر داری و دلاوری وپایمردی دوران جهاد ومقاومتش متمرکز بوده و او را بیشتر یک فرمانده نظامی صاحب استراتتژی معرفی کرده اند.اما از جنبه های اخلاقی و عاطفی زهد و تقوا استغنا وانسان دوستی صلح خواهی پاکی و وارستگی او کمتر نوشته شده حتی بعضا در دوره حیاتش عده ه ای از رقباء و معاندینش چنین تلقی میکردند که گویا ا و و امثال او جنگجویان حرفه ای بوده اند که بدون جنگ زندگی کرده نمی توانستند.ولی اگر به دوران زندگی پر ثمر و واقعی او توجه بیشتری صورت گیرد دیده خواهد شد که خلاف این ادعا او چقدر انسان با عاطفه و مهربان و صلح خواه خیر اندیش و بیزار از جنگ و در گیری طرفدار صلح وارامی مردم افغانستان و جهان بوده.و در ایجاد صلح و اشتی در کشورش چه زحمتهای فراوانی بوده که او متحمل نگردیده است؟ و در همه حالات زندگی خود در ارتباط وبرخوردش با همه کس اعم ازاطفال اعضای خانواده ها و مردم محل و حتی یک کارگر ودهقان عادی وشبان گوسفند چرانی هم اگرداشته چقدر زیبا وانسانی بوده که به مجرد انس پیدا کردن هر یکی از این اقشار جامعه خود به خود به او احساس نزدیکی ومحبت میکردند وگویا که با او از سال ها قبل اشنا بودند  واو را میشناختند و با او از صمیم قلب احساس خودمانی می نموده اند.از این جهت در زمان حیات وآمریتش می دیدید: که مراجعین اوهمه کس بوده و هرکسی از خود درد وموضوع جداگانه ای داشته که با مراجعت به او می خواسته با او در میان بگذارد.
یکی راجع به مشکلات فامیلی اش با او صحبت میکرده و دیگری در مورد مشکلات محله و قریه اش وان دیگری راجع به جبهه و مجاهدینش خلاصه اینکه هر یکی مشکلات خود را با شخس او در میان میگذاشته.باری می دیدید: که مسعود با همه عظمت و مصروفیت های کاریش به یک بارگی به طور آنی وارد میدان فوتبال با جوانان گردیده و با انها فوتبال بازی میکرده. و با بازیکنان تیم مقابلش به شکل جدی مسابقه می داده و بعضا می دیدید: با روشنفکران جوان بحث های گرم فلسفی و سیاسی دارد. و یا با نویسندگان و شاعران شعر وکتاب می خواند و راجع به شعرا و بزرگان ادبیات چون مولانا جلال الدین محمد بلخی حافظ شیرازی وغیره  تبادله افکار میکرده و احساس ارادتمندی خویش را به انها ابراز میداشته  او صاحب چنان قلب پاک و رئوفی بوده که در قلبش هیچ عقده و کدورت وکینه ای نسبت به هیچ کسی وجود نداشته .او همیشه برای همه انسانها و به خصوص وطندارانش در سراسر کشورصلح وارامی را ارزو میکرده وچنان جهانی را می خواسته که در آن جهان جنگ و درگیری و خشونتی وجود نداشتی.او همان طوری که صلح و ارامی را برای مردم خود میخواسته برای همه انسان های جهان ارزو داشته است که نمونه آن نقش برجسته او در ایجاد صلح وآشتی میان  دولت واپوزیسیون تاجیکستان را میتوان یاد کرد  روحش شاد ویادش گرامی باد                                                                                                  

مشکل سیاسیون دم دمی مزاج :

مشکل سیاسیون دم دمی مزاج : 
+++++++++++++++++++ 
آقای دونالد ترامپ ریس جمهور ایالات متحده امریکا راجع به قضایای منطقه وجهان هردمی یک موضع تازه اتخاذ میکند چنانچه راجع به دیوار مرزی بین امریکا ومیکزیک – قضیه کوریای شمالی – در رابطه به مسایل ایران و باالآخره در رابطه به قضیه صلح وخروج نیروهای امریکا یی از افغانستان روزی میگوید : جنک در افغانستان مسخره است – باز میگوید ما میتوانیم در ظرف یکهفته در جنگ افغانستان پیروز شویم بدنبال آن میگوید ما نمیخواهیم ده میلیون نفررا در افغانستان بقتل برسانیم ؟ وباز از حضور دایمی خود درمنطقه و افغانستان یادآوری میکند واز خروج تمام نیروهای نظامی واطلاعاتی خود انکار میورزد فهمیدن چنین سیاستی برای جهان ومنطقه البته مشکل آفرین است واینها همه نشانگر آن است که اقای دونالد ترامپ قبل از اینکه نظر کار شناسان قصر سفید وسیستم ونظام امریکا را راجع به قضایای منطقه ای وجهانی بیان کند اول نظر شخصی خود را بیان میکند بعد سیستم ونظام امریکا مجبور میشود تا دیدگاه ونظرات اورا اصلاح کند چنانچه آخرین بیانات آقای ترامپ حکایه از حضور ۸۶۰۰ نفر نیروی نظامی واطلاعاتی در افغانستان خبر میدهد ونظرات قبلی او را با این ابراز نظر میخواهد اصلاح کرده نفی کند البته این نظرات ضد ونقیض قضیه صلح در افغانستان را پیچیده تر میسازد ومشکل افغانستان را بیشتروبیشتر والسلام

جامعه مریض وهیولای اعتیاد :

جامعه مریض وهیولای اعتیاد در کشور : 
انسان ها بطور طبعی بظاهر اشیاء نسبت به عمق وحقیقت آنها توجه دارند از این جهت میبینید که لذت های زود گذر را در زندگی روزانه خود بر لذت های دائمی و منافع حقیقی تر جیح داده وبه ظاهر اشیاء بیشتر دل خوش میکنند بطور مثال به این مثال توجه فرمائید تا قضیه روشن تر گردد: اگر یک شخص چرسی و معتادی در داخل یک اجتماع خرد وکوچکی چند روز ویا چند هفته ای بود باش کند می بینید که چند نفر دیگر را نیز ماننده خود چرسی ومعتاد ساخته ویا یک شخص قمار بازی اگر چند روزی در داخل همان اجتماع کوچک (چند فامیلی) رفت وآمدی داشته باشد بازهم می بینید که چند تن دیگر را نیزمثل خود قمار باز ساخته است ولی اکر یک معلم ریاضی دان ویا حافظ قر آن کریم ویا استاد ورزش در داخل همان اجتماع همان مدت را سپری کنند بندرت خواهید دید که شاگرد ریاضی دان ویا شاگرد قرآن کریمی ویا علاقمندان بورزش را بتوانند برای خود پیداکنند همچنین است مسلک های علمی دیگر که میبینید .
چپیزهای پر زرق وبرق ولذت های زود گذر بزودی میتوانند بر زندگی انسان اثر گذاری داشته باشند ولی چیز های علمی ومنفعت دار دائمی ودراز مدت دیر تر وکمتر اثرگذاری میتوانند داشته باشند چنانچه همه میدانید که .
امروز یکی از مشکلات حاد جامعه ما مشکل اعتیاد بمواد مخدر است که جوانان کشور ما به آسانی به دام این هیولا ی خبیثه گرفتار میگردند زیرا سروکار داشتن به اجتماع فاسد ورفقاء وهمنشینان فاسد میتواند جوانان را به زودی وآسانی فاسد گرداند وباز گشت از اعتیاد هم کار سخت ودشواری است که هم همت والا واراده قوی ونا متزلزل میخواهد وهم مراقبت جدی فامیل ها وجامعه را که امروز متاسفانه کمتر آنها را سراغ داشته میتوانیم طوریکه میدانید .
.نشئه زود گذر چرس و هیرویین ومواد مخدر عقل سلیم انسان را تخدیرکرده واز کار می اندازد تا جائیکه انسان نمیتواند ضرر ومنفعت خود را در زمان استعمال آنها درک نماید وانسان معتاد به آسانی ومیل خود تسلیم نشئه زود گذر میگردد وبعد از اینکه گرفتار مواد مخدر گردید متوجه خواهد شد که مرتکب چه اشتباه بزرگی گردیده واز کرده خود ممکن پشیمانی هم بکشد ولی این پشیمانی دیگر سودی برای او ندارد چرا که او تسلیم نشئه زود گذر ومرض اعتیاد گردیده است که ارایه مثالها فوق .
به وضاحت نشان میدهد که در جوامع عقب مانده بیسواد وبیکاری ماننده کشور ما اثر پذیری وتمایل به اعتیاد بسیاربالا بوده که وجود دهها هزار معتاد در کشور خود یکی از مشکلات بزرگ وعمده این سرزمین بحساب میرودالبته اثر پزیری منفی در این سرزمین بیشتربه علت جهل – فقر بیکاری وبی اشتغالی ایجاد و به اوج خود رسیده وهمین سبب عدم رشد وتوسعه در کشور در کنار عوامل دیگرنیز گردیده ومانده سرطان هر روز رشد بیشتری هم دارد وافراد بیشتری را مبتلاء خود میگرداند وتا ثیرا ت منفی آن هر روز قویتر وقویتر میگردد تا جایکه منفور وزشتی آن را بتدریج در اذهان عامه کمتر گردیده و به شکل یک عمل عادی در می آید وجامعه را هم تخدیر میکند وجامعه تخدیر شده جامعه است که هر میکروب دیگری به آسانی میتواند درآن برای خود جا پیداکند بطور مثال اگر شخص ( بوزینه باز) وفال گیری هم در چنین جامعه شروع به افسونگری وشادی بازی کند صدها وهزارها انسان دیگر را به اطراف خود جمع کرده میتواند چنانچه میبینید هر چند وقت یک کسی ادعای مهدی گری وداشتن کرامات را مینماید ومردم بشکل گوسفند وار بدنبال هر کسی بدون هدف روانند چنانچه اگر چنین اشخاصی در کشور ها توسعه یافته و پیشرفته جهان شروع به افسون گری وشادی بازی وفالگیری کنند کسی به سبیل شان هم نمیخندد چه رسد بگوش دادن به یاوه سرائی ها وپیش گوئی ها وچرندیات شان والسلام