بسم الله الرحمن الرحیم.

                               کرامت ذاتی انسان در قرآن کریم

 

طوریکه از منابع اسلامی ( قرآن وسنت) دانسته میشود اسلام آمده تا برای بشریت جامعة ایده آل و مدینة فاضله، اخوت و برادری عدالت و آزادی، نیکی و دوستی تساند و همکاری علم و آگاهی عبادت و معرفت را به ارمغان بیاورد و به بشریت اعلان کند که احترام و فضیلت انسان در انسانیت او است نه در رنگ، نژاد، قبیله، قوم، طایفه، طبقه، ثروت، منصب، دارایی و غیره او، و اسلام میخواهد تاجامعه ونظامی  را بسازد که بر پایة همین ایده ها و اندیشه ها استوار بوده و حقوق همة انسانها را بر همین اصل و مبنا پی ریزی کند. چنانچه قرآن کریم دربارة فضیلت ذاتی انسان در سورة اسراء چنین ارشاد می فرماید: (ما انسان را ارجمند و گرامی آفریدیم او را در خشکی و دریا پراکنده ساخته و از نعمت های پاکیزه روزی اش دادیم و بر بسیاری از مخلوقات دیگر برتری اش بخشیدیم.)1       

طوریکه که میبینید قران کریم فقط به اصل و گوهر انسان، کرامت و فضیلت داده بدون در نظرداشت ملیت قوم، طایفه، نژاد و رنگ خاصی و همة افراد بشر را از نظر اینکه انسان اند و در انسانیت با هم شریک هستند مورد خطاب خود قرار داده و فضیلت و کرامت انسانی را برهمة ایشان ارزانی گردانیده است نه بر قوم و طایفه و ملت و گروه خاصی. چنانچه این اصل را پیامبر اسلام«ص» عملاً در ساحة عمل به اجراء درآورده. بلال غلام سیاه حبشی و سلمان فارسی را در کنار خود و یاران فداکار و با وفای خویش قرار داده و از جملة تصمیم گیرندگان و عضو شورای خود ساخته و مقام شامخ مؤذن بودن در اسلام یا به تعبیر دیگری سخنگویی از دین را به او سپرده و ابوجهل و ابولهب را که از سروران قریش و از نزدیکان واقوام پیامبر هم بودند بواسطة کفر و نفاق ایشان  را مردود دانسته و دست رد به سینة ایشان کوبیده است. البته این خواسته اسلام فقط یک آرزو و تمنای محض نبوده و تنها به یک بحث تئوریک خلاصه نمیشود، بلکه در صحنة عملی به اجراء درآمده و مسلمانان صدر اسلام به این اصل عمل کردند و آنرا در جامعة خویش تطبیق نموده و این ذهنیت در بین امت مسلمه ریشه داشته و میدانستند که انسان دارای حقوق اساسی و آزادی های خدادادی بوده و هست