ضرورت مدیریت ومهار آب ها وسیلاب ها در کشور:
از نظر موقعیت جغرافیاپی واکولوژی محیطی مقدار بارندگی که در کشور ما صورت میگیرد اندک بوده لذا نمیتوانیم بگویم که ما دارای سرزمین پرآب وبارانی زیادی هستیم حتی قسمت های از کشور ما در غرب وجنوب وشمال شرق همیشه به کم آبی وبی آبی مفرط گرفتار اند ومردمان این مناطق حتی مشکلات آب شرب وآشامیدنی خود را دارند وهمیشه با این مشکلات دست وپنجه نرم میکنند ودر صورت خشکسالی ماننده امسال وسالهای گذشته یقینا مشکلات دهاقین – باغداران ومالداران کشورما نسبت بگذشته ها هر روز سختر وبیشتر میگردد از این جهت ایجاب میکند تادولت افغانستان بخصوص وزارت خانه های مربوط به آب ماننده وزارت زراعت ومالداری وزارت انرژی وآب – انکشاف دهات – وزارت شهر سازی ومسکن – حالات اضطرار- شهر داری های ولایات همه دست در دست هم داده و توجه بیشتروجدی تری در عرصه زراعت وباغداری ومالداری – وزیبا سازی شهر های خود با مهار آب های روی زمینی کشورمبزول داشته وبرای مهار آب های سرزمین خود تدابیر بیشتر وجدی تری را اتخاذ نمایند تا آب های کشورما بصورت مفت ومجانی هدر نرود وبکشور های همسایه بدون استفاده خود ما رایگان سرازیر نشود زیرا زمانیکه برف و باران در سال ها کمتربوده باشد مردم افغانستان به بی آبی وکم آبی وخشکسالی وحتی طوفانهای گرد وخاک گرفتار میگردند وزمانیکه قدری باران وبرف بیشتری در سال ببارد باز به برف کوچ ها وسیلاب زدگی ها مبتلا میگردیم وشهر های ما به خلیج های کوچکی مبدل میگردند از این جهت اگر آب های روی زمینی توسط سد ها وبند ها در نقاط مختلف کشورکه باید بزودی احداث گردد مها وسد شود در کنار تولید انرژی برق ما میتوانیم برای آبیاری وزراعت نیز از آنها بخوبی استفاده بنمایم واین خود میتواند بزرگترین وسیله رونق اقتصادی در کشورما گردد والسلام
قطع برق ویادشمنی با مردم ؟
جریاناتیکه ادعای رهبری مردم وتطبیق شریعت اسلام را میکنند ودم از تطبیق قوانین شرعی در مناطق زیر کنترل خود میزنند وخود را منتسب به عالم وطلاب دینی میدانند حتی تاجایکه حکومت افغانستان در موضعگیری های اخیر خود در کنفرانس کابل ضمن وعده های امتیازات دیگر امتیاز اینکه گروه طالبان را بعد از قبول مصالحه بعنوان جریان سیاسی خواهد شناخت وکوشش خواهد کرد تا اسامی رهبران شان را از لیست سیاه ملل متحد خارج نماید و حاضر است جهت فعالیت های آنها در داخل افغانستان برای شان دفاتری را نیزدر نظر بگیرد و... و.. حالا سوال اصلی اینجا است که جریانیکه خود را اگر در افغانستان سیاسی بدانند مگر بامردم چنین دشمنی میکنند ؟ برق وآب را بر روی میلیون ها انسانها ملکی وغیر نظامی – طفل – زن ومرد پیر وجوان قطع میکنند ؟ برقیکه برای روشنی منازل – مساجد مردم ازان استفاده میشود برای سهولت عبادت ورفت وآمد مردم استفاده میشود محصلین ودانشجویان وقاریان قرآن ومتعلمین مکاتب ومدارس جهت درس وتعلیم خود ازان استفاده میکنند زارعین وصنعتکاران وکارگران برای رونق کار خود استفاده میکنند خلاصه برق برای آبادی کشور ورفاه عامه مردم بکار میرود ولی جریان مخالفین آن را بر روی مردم که در آینده ادعا دارند که رهبری شان را بدوش گرفته به آنها خدمت وحکومت کنند ؟ ولی این چنین با آنها دشمنی میکنند وبرق وآب را بر روی شان قطع میکنند ؟ و اگر فکر میکنند که باقطع برق وآب برروی مردم برای سران حکومت ودولت وحامیان شان کدام صدمه ومضیقه را ایجاد میکنند سخت در اشتباه اند چون سران دولت وخارجی ها با قطع برق عامه به هیچ مضیقه ومشکلی قرار نمیگیرند آنها اینقدر امکانات دارند که هیچ زمانی در تاریکی بی برقی قرار نگیرند فقط کسانیکه به حرج ومضیقه قرار میگیرند عامه مردم اند واگر میگویند که قطع برق کار ایشان نیست پس اقلا موضع خود را در قبال آن روشن سازند وبه مردم اعلان کنند که این عمل ناجوانمردانه کار آنها نیست واین عمل را تقبیح ومحکوم نمایند ؟ در غیر این صورت مسیول اصلی قطع برق مخالفین دولت وطالبان اند وبس والسلام
مروری کوتاه بر ادوار ادبی زبان فارسی دری :
بنابه اسنادیکه در دسترس محققان وبژوهشگران قرار گرفته وموجود است قدیمترین نثریکه از آثار نثر فارسی دری از گذشته های تاریخ باقی مانده به علم کلام مسائل مذهبی، تاریخی، عرفانی و فلسفی مربوط است ماننده (رساله در عقائد حنفیان) تألیف حکیم ابوالقاسم سمرقندی (343 ق) تأریخ بلعمی، ترجمه تفسیر طبری، عجائب البلدان از ابوالموئید بلخی، الابنیه عن حقائق الادویه از ابومنصور مؤفق بن علی هروی و غیره.و
بطور کلی و موجز خصوصیات نثر فارسی دری را در دوره های اول ادبی چنین میتوان بر شمرد. که
ادبیات نثری آن دوره عموماً ساده و از لغات عربی کمتر استفاده می شده و دارای جملات کوتاه که اکثراً الفاظ و افعال در جملات تکرار می گردیده که بعد از این مرحله نثر ادبی در دوره غزنوی ها و سلجوقی ها (450 – 550 هجری قمری) بیشتر بجانب فنی شدن قدم گذاشته و از سادگی بسوی پیچدگی گرایش پیدا کرده که نمونه آنرا میتوان در نثر ابوالفضل بیهقی که مؤلف تاریخ بزرگ غزنویان است بخوبی مشاهد کرد. در این دوره نثر فارسی دری از جملات کوتاه بیشتر بسوی جملات دراز گرایش پیدا کرده و جملات آن مفصل تر و طولانی تر گردیده و از لغات عربی بیشتر استفاده شده است و در قرن ششم هجری قمری دوره خوارزم شاهیان (600 -550 هـ.ق) این روند سرعت بیشتری بخود گرفته و نثر این دوره تأثیر پذیری زیادی از نثر عربی داشته و جملات مترادف بیشتر مورد استفاده قرار داده شده است که از این سبب باعث اطاله کلام نیز گردیده طوریکه یک مضمون میتوانسته به طرق مختلف بیان گردد نمونه بارز این نثر را بهتر میتوان در کتاب (کلیله و دمنه) ترجمه ابوالمعالی نصرالله منشی مشاهده کرد.
و از قرن ششم تا قرن دوازدهم (1200 – 600) هجری قمری نثر فارسی دری دارای نشیب و فراز های زیادتری گردیده چنانچه در دوره مغولان بواسطه علاقه مندی آنها بتاریخ نگاری و مسائل تاریخی تاریخ نگاری بیشتر مورد توجه و نگارش قرار میگرفته ماننده تاریخ جهان گشای جوینی و غیره و در قرن هفتم هجری قمری بواسطه اثر گذاری بارز شیخ مصلح الدین سعدی که در نثر نگاری موزون و ساده نویسی تأثیر آن انکار ناپذیر است که در نثر موزون او باز تأثیرگذاری نثر موزون پیرهرات خواجه عبدالله انصاری در قرن سوم و چهارم هجری قمری را نمیتوان انکار کرد و در قرن هشتم هجری قمری متأسفانه روند نثر نگاری ادبی رو به انحطاط و ضعف نهاده و در قرن نهم هم همین روند ادامه داشته که نمونه روشن و خوب نثر این دوره را میتوان در فکاهیات و طنزگونه های (عبیدزاکانی) مشاهده کرد بعد از این دوره در دوره صفویه قرن دهم و یازدهم هجری قمری در ایران روند نثر نگاری نیز بصورت نثر متکلف که دارای اشکالات و پیچیدگی های فراوان بوده در آمده و در قرن دوازدهم و سیزدهم شعار بازگشت بگذشته ادبی بیشتر مطرح بحث قرار گرفته تا زمان عصر جدید که عصر ایجاد فکر نو آوری و ساده نویسی و گسترش مطبوعات در جهان است که با ایجاد پدیده های جدید صنعت چاپ تحولات جدید و تازة در عرصه نثر نگاری هم بمیان آمده است که بگفته پژوهشگران اولین کسیکه تحقیقات سبک شناسانه را در دهه های آغازین قرن بیستم انجام داده محمدتقی بهار بوده که او سخن را به دو شکل معمولی نظم و نثر تقسیم کرده و نثر فارسی را به شش دوره ادبی تقسیم نموده که از این دوره ها چنین یاد کرده است:
دورة سامانی ها (450 – 300) هجری قمری
دوره غزنوی و سلجوقی اول (550 – 450) هجری قمری
دورة سلجوقی دوم و خوارزمشاهیان (600 – 550) هجری قمری
دورة سبک عراقی و نثر فنی (1200 – 600) هجری قمری
دورة بازگشت ادبی (1300 – 1200) هجری قمری
دورة ساده نویسی معاصر