'گزارش خبرگزاری فارس:


به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «زبان مشترک میراث گران‌بهای نیاکان ما»،

 عنوان کتابی در خصوص زبان فارسی در کشورهای ایران، آسیای مرکزی و شبه‌قاره هند 

که توسط «سیدمحمد خیرخواه» تألیف و به تازگی در شهر «هرات» افغانستان منتشر شده است.

بخش مهمی از کتاب زبان مشترک میراث گران‌بهای نیاکان ما به ادبیات دوران معاصر 

اختصاص دارد که مؤلف در این بخش، زبان و ادبیات فارسی در کشورهای ایران، افغانستان

، تاجیکستان، و برخی کشورهای آسیای مرکزی و شبه‌قاره هند را به شکلی مستقل بررسی 

و نمونه‌هایی از آثار شاعران و نویسندگان این کشورها را نیز آورده است.

در بخش ادبیات معاصر، از ایران به آثار «ملک الشعرا»، «محمدتقی بهار»، 

«فرخی یزدی»، «محمدحسین شهریار»، «فروغ فرخزاد»، «حمید سبزواری»، «

هوشنگ ابتهاج» و «علی شریعتی» اشاره شده و نمونه‌هایی از آثار آنان در این کتاب به چشم می‌خورد.

از شاعران و نویسندگان افغانستان، مؤلف به آثاری از «خلیل‌الله خلیلی»، «محجوبه هروی»،

 «صلاح‌الدین سلجوقی»، «عبدالرحمن پژواک»، «صوفی عشقری»، «سید اسماعیل بلخی»،

 «واصف باختری» و «قهار عاصی» اشاره کرده است.

در مقدمه کتاب، «سید محمد خیرخواه» سفیر سابق افغانستان در تهران 

به نقش زبان فارسی و تأثیری که بر فرهنگ‌های دیگر از جمله تأثیر عمیقی که بر 

شبه‌قاره هند داشته، پرداخته است.

وضعیت کنونی زبان فارسی در ایران، افغانستان، تاجیکستان و آسیای مرکزی بخش دیگری

 از پیش‌درآمد این کتاب است که نویسنده ضمن بررسی وضعیت زبان فارسی در این کشورها،

 به عوامل ورود واژه‌های بیگانه در زبان فارسی  پرداخته است.


نویسنده در این کتاب نگاهی نیز به گذشته ادبی زبان فارسی و نظم و نثر هر دوره ادبی دارد.

در این کتاب به شکلی گذار دوره‌های ادبی بررسی شده و نمونه‌هایی از هر دوره نیز در کتاب بیان 

شده است.

از دوره اول زبان فارسی که قرن سوم تا پنجم هجری را شامل می شود، مؤلف نمونه‌هایی 

از آثار «رودکی»، «فردوسی طوسی»، «خواجه‌عبدالله انصاری»، «فخرالدین رازی»، 

«ناصر خسرو قبادیانی»، «خواجه نظام الملک»، «خیام نیشابوری»، «امام محمد غزالی»، 

«شهید بلخی»، «کسایی مروزی»، «رابعه بلخی» و تعداد دیگری از شاعران و 

نویسندگان این دوره را در کتاب آورده است.

دوره دوم ادبی که از ابتدای قرن ششم تا هشتم هجری قمری را شامل می‌شود، 

نمونه‌هایی از نظم و نثر «مولانا جلال‌الدین بلخی»، «عطار نیشابوری»، «سعدی شیرازی»،

 «ابوالفضل بیهقی»، «سنائی غزنوی»، «انوری ابیوردی»، «کمال خنجندی»، 

«امیر خسرو دهلوی»، «نظامی گنجوی»، «عبید زاکانی» و تعدادی دیگر ا

ز شاعران در این اثر به چشم می‌خورد.

از دوره های سوم و چهارم که از ابتدای قرن هشتم تا اواخر قرن سیزدهم هجری را شامل می‌شود،

 مؤلف ضمن بررسی مختصری که بر این دوران‌ها داشته، نمونه‌هایی را از نظم و 

نثر هر دوره در کتاب آورده است.


آثاری از «حافظ شیرازی»، «امیرعلی شیرنوایی»، «عبداالرحمن جامی»، «صائب تبریزی»

، «عبدالقادر بیدل دهلوی»، «مولانا حسین واعظ کاشفی»، «طبیب اصفهانی»، «فروغ بسطامی»، 

«هاتف اصفهانی»، «قاری عبدالله»، «اقبال لاهوری» و «سیدجمال الدین افغانی» که مربوط به دوره 

های سوم و چهارم ادبی است صفحاتی از کتاب را شکل می‌دهد. 

همچنین در طرح روی جلد این کتاب که در 256 صفحه منتشر شده است، اثری منسوب به «کمال‌الدین بهزاد»

 چاپ شده است.

جمهوری اسلامی ایران یکی از معماران اصلی خود را از دست داد :

                                   جمهوری اسلامی ایران یکی از معماران اصلی خود راازدست داد:  

اکبر هاشمی رفسنجانی شخص قدرتمند با هوش سرشار وسیاستمدار معتدل که از جمله معماران اصلی نظام ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران بود دار فانی را وداع گفت: اواز جمله حامیان جهاد افغانستان ومهاجرین این کشور در دوران جهاد ومقاومت بود در بازسازی کشور خود نقش اساسی داشت که مردم ایران اورا در دوران ریاست جمهوریش بنام سردار سازندگی یاد میکردند واز نقش او در توسعه سیاسی ونزدیکی باجهان وخروج  انزوا ایران وختم جنگ بین ایران وعراق وحفظ روابط بین جناح های سیاسی بخصوص طیف اصلاح طلبان ومحافظه کاران در این کشور کسی انکار کرده نمیتواند بهر صورت  دیگر جای او در بین ملت مسلمان ایران خالی خواهد بود که بدین مناسبت تسلیت عمیق خود را برای ملت همسایه وهمکیش وهمزبان ایران ویاران ورهروان آن بزرگ مرد تاریخ ایران ابراز میداریم باعرض احترام

بمناسبت تصویب قانون اساسی کشور :

بمناسبت تصویب قانون اساسی کشور:

 قانون در جامعه باید ریشه دار وصاحب احترام وهمه شمول باشد:

تاحالا در تعاریف که برای قانون گفته شده واز خصوصیاتی که برای قانون شمرده شده یکی این است که قانون باید عام وهمه شمول وشامل همه کسانیکه در یک کتگوری واحدی قرار میگیرند گردیده وبالای همه یکسان بدون تبعیض واستثناء قابل تطبیق واجرا باشد بطور مثال اگر قانونی برای خدمت سربازی برای کشوری ساخته میشودومتن آن اگر چنین باشد : که هر یک از اتباع (شهروندان) کشورمکلفیت دارد که بمجرد تکمیل سن 22 سالگی به خدمت عسکری سوق شود حالا چنین قانونی شامل همه اتباع کشور گردیده بنزد این قانون غنی وفقیر ضعیف وقوی وزورمند قوم بزرگ وقوم کوچک فرقی نمیکند وماننده گذشته ها که بعضی از اقوام از سربازی در کشورما استثنا قرارمیگرفتند  وازخدمت سربازی معاف میبودند چنین حرکت خلاف رویه قانونی بوده وهمچنین هر قانونی که ساخته میشود باید در بین جامعه ریشه دار بوده واز احترام همه شهروندان کشور بر خوردارباشد خواه این ریشه را از اعتقادات مذهبی گرفته باشد ویا از عرف وعادات بسندیده مردم چه منبع اصلی قانون در جهان همین ها است لذامیبینید قوانینی که از جوامع بیگانه بشکل کابی اخذ میگردد قابلیت تطبیق را در جامعه بیدا نمیکند ویا بمشکل  بیدامیکند طور مثال در کشور ترکیه که نظام سکولاردر این کشور حکومت میکند قوانین مدنی این کشور که قوانین وضعی است وریشه در اعتقادات مذهبی ندارد مراسم عقد ازدواج شان بر اساس همین قوانین بدون در نظرداشت مسائیل مذهبی توسط مامور شاروالی که این صلاحیت به اوتفویض گردیده در مجلس نکاح آمده واعلان عقد نکاح جانبین مرد وزن را نموده ودر کتاب خود این عقد را ثبت میکند که مردمان مذهبی شان به این نکاح اکثرا قانع نبوده ودر خانه های خود ملا امام ویا روحانی محله را خواسته مجددا عقد نکاح را طبق مذهب  خود انجام داده وبنوعی مخالفت خود را با این قانون نشان داده ودوگانگی در قانون را بنمایش میگذارند وهمچنین در مسئله وقف که در قانون وضعی موجود شان کسی حق ندارد که به اساس مسائیل دینی زمین ویا خانه ای را وقف کند وباید به اساس قانون موجوده وقف صورت گیرد ودر این موضوع نیز دوگانگی در قانون را مشاهده کرده میتوانید که مردم چون مسلمان اند به اساس اعتقادات مذهبی خود میخواهند وقف انجام دهند که انجام میدهند وحالا در افغانستان شکایت از این است که چرا مردم ومسئولین به قوانین احترام ندارند وبرخود ودیگران قانون را تطبیق نمیکنند ؟ که این سوال اساسی است که جواب اساسی لازم دارد بهانه ها را مردم نمیبذیرند ودر گذشته ها هم موارد زیادی وجود داشته که فرامین از جانب دولت های وقت صادر گردیده که هر گز محل تطبیق بیدا نکرده است در زمان رژیم دیموکراتیک خلق  افغانستان فرامین زیادی صادر گردید که تا امروز هم محل تطبیق بیدانکرد ند ماننده فرامین اصلاحات اراضی مهر خانم ها وغیره وسوال اینکه چرا محل تطبیق بیدا نکرده اند بی ریشه بودن این فرامین وقوانین در درون جامعه  را نشان میدهد وحتی بعضی از این فرامین بنحوی تعرض به حقوق اساسی  بشری تلقی شده حقوقی که کسی حق ندارد به آن تعرض کند اگر قانونی خلاف حقوق اساسی بشری ساخته شود مانند لغو ملکیت شخصی یقینا هیچ زما نی امکان تطبیق را بیدا نمیکند از همین جهت هم بود که دیدیم نظام کمونیستی به زباله دان تاریخ سبرده شد .خوشبختانه قوانینیکه ما در افغانیستان داریم اکثرا ریشه در بین جامعه مادارد وایجاب این را میکند تاجهت تثبیت ریشه های آن کار های بیشتری صورت گیرد تا مردم ما بحقوق ومکلفیت های خود آگاه تر شوند واگر در جامعه در اجرا قوانین تبعیض صورت گیرد  قوانین هویت قانونی خود را از دست میدهد واگر بهمه یکسان قانون اجرا نشود مردم دیگر بقانون  اعتنائی نخواهندداشت  ودر مورد قوانین اساسی کشورها گفته شده که قانون اساسی ام القوانین در یک کشور است ودر قوانین اساسی اگر حقوق اساسی انسان ها به رسمیت شناخته نشود ودر صدر قوانین قرار نداشته باشند آن قانون اساسی یک نظامنامه داخلی بیشتر چیزی گفته نمیشود وآن جایگاه قانون اساسی را بخود ندارد که خوشبختانه  قانون اساسی افغانیستان این مزیت هارا همه با خود دارد که در منطقه ما یگانه قانون اساسی است که در منطقه نمونه والگواست مگر مشکل در اجرا وتطبیق خود را هنوز دارد که باید به آن توجه جدی تری شود ومسئولین اجرائی ما چه قوه اجرائیه وقوه قضائیه ومقننه هر کدام آنها بنوبه خود مسئولیت مشخص خود را دارند تا طوریکه لازم آن است به آن عمل کنندوبهانه جوئی ننمایند والسلام

 

 

 

 

تقلب در همه چیز :


                ( تقلب در همه چیز )

 تقلب در علم ودانش تقلب در اسناد تحصیلی تقلب در قبالجات شرعی تقلب در عنوانهای علمی .مسلکی (ملکی ونظامی )تقلب در طبابت وداکتری تقلب در دارو ودوا تقلب در مواد غذائی خلاصه تقلب در همه چیزکه متا سفانه امروز در جامعه ما زیاد رواج پیدا کرده است. که نتیجه تقلب را در قصه (شیرفروش متقلب) سروده امیر خسرو دهلوی میتوان بخوبی درک نمود ونتیجه گرفت که  او چنین میگوید :

داشت شبانی رمه در کوهسار--- پیر و جوان گشته ازو شیر خوار

شیر که از بز به سبو ریختی ----  آب در آن شیر در آمیختی

بردی از آن آب ملمع به شیر ---  نقره ای چون شیر ز برناوپیر

روزی که آن کوه به صحرای خاک  ---سیل در آمد رمه را برد پا ک

شیرخنک از تف و تابش بسوخت ---  جمله آن شیر ز آبش بسوخت

خواجه چو شد با غم و آزار خفت ---  کارشناسیش در آن کار گفت

کان همه آب تو که در شیر بود---  شد همه سیل و رمه را در ربود

مرد شبان زان سخن آمد ستوه  - ماند سرافگنده چو سیلاب کوه

)خسرو) اگر دین طلبی از خدای --  زین دل خائن به دیانت گرای(1)

 

(1) شعر از) امیر ناصرالدین ابوالحسن خسرو دهلوی است

که در نیمه دوم قرن هفتم و آغاز قرن هشتم هجری قمری زندگی میکرده و به زبان های عربی، فارسی

و ترکی بلدیت داشته و دارای آثار ادبی متعددی بوده و در غزل از سعدی و در مثنوی از نظامی پیروی

میکرده است )

 

نگاهی بگذشته زبان وادبیا ت فارسی دری :


      نگاه بگذشته زبان وادبیات  زبان فارسی دری :                                     

زبان و ادبیات فارسی دری در مسیر تکاملی خود نسبت به شرائط و اوضاع سیاسی دارای نشیب و فرازهای زیادی بوده که زمان به اوج درخشش و توجه کامل امرا و سلاطین زمانش و زمانی هم به بی مهری و کم توجهی آنان مواجه میگردیده است که این نشیب و فرازهای تاریخی را اگر دقیق باشد میتوان به دوره های مختلف ادبی تقسیم کرد.
گرچه در مورد اولین کسی که شعر فارسی دری را سروده ابهامات تاریخی وجود دارد ولی بنا به روایت مشهوری از جمله اولین کسانیکه به زبان فارسی دری شعر سروده از حنظله بادغیسی و محمود ورّاق هروی نام برده اند مگر اولین دوره ادبی شعر فارسی دری طوریکه در تاریخ ادبیات اشاره گردیده  بعد از اسلام از دوره سامانی ها در خراسان شروع و با تسلط سلجوقیان در بغداد این دوره خاتمه پیدا میکند که با نیمه اول قرن چهارم و اواخر قرن پنجم و اوائل قرن ششم هجری قمری مصادف است و از شاعران این دوره از رودکی سمرقندی، ابونصر فارابی، ابوسعید ابی الخیر، رابعه بلخی، فردوسی، کسائی، ارزقی هروی، خواجه عبدالله انصاری، شهید بلخی، ناصر خسرو قبادیانی و دیگران نام برده شده که بزرگترین قصیده سرای اوائل این دوره ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی که در روستای (پنجرود) در شمال تاجیکستان امروزی بین سالهای 290 تا 329 هجری قمری زندگی میکرده یاد کرده اند                     .   

میگویند او از اولین کسانی بوده که شعر فارسی را به اوج فصاحتش رسانده و همتراز شعر عربی ساخته است بنا بر روایتی او شخص کور مادر زاد بوده و همراه خود کسی را داشته که اشعار وی را حفظ میکرده و در محافل میخوانده است که این روایت مورد تردید واقع شده است. از جمله اشعار مشهورش شعر بوی جوی مولیان را میتوان نام برد که بواسط همین شعر امیر نصر بن احمد سامانی بعد از چهار سال اقامت در هرات عازم بخاری گردید. مرحوم عبدالرحمن جامی (رح) تعداد اشعار رودکی را یکصد هزار و سیصد بیت گفته است ولی امروز ابیات محدودی از او باقیمانده که اینک بطور نمونه  دو قطعه شعر از او را در اینجا پیشکش میکنم:

 

نمونه  شعر رودکی:

بوی جوی مولیان آید همی            یاد یار مهربان آید همی

ریگ آمو با درشتی ها او                زیر پا چون پرنیان آید همی

آب جیحون با همه پهناوری            خنگ ما را تا میان آید همی

ای بخارا شاد باش و شاد زی        شاه نزدت میهمان آید همی

میر ماه است و بخارا آسمان          ماه سوی آسمان آید همی

میر سرو است و بخارا بوستان       سرو سوی بوستان آید همی

آفرین و مدح سود آید ترا               گر به گنج اندر زیان آید همی

 

نمونه دیگر:

زهی فزود جمال تو زیب و آرا را        شکسته سنبل زلف تو مشک سارا را

قسم بر آن دل آهن خورم که از سختی     هزار طرح نهاده است سنگ خارا را

که از تو هیچ مروت طمع نمیدارم        که کس ندیده ز سنگین دلان مدارا را

هزار بار خدا را شفیع می آرم            ولی چه سود، چو تو نشنوی خدارا را

چو رودکی به غلامی اگر قبول کنی      به بنده گی نپسندد هزار دارا را ([)1

سیدمحمد خیرخواه