اعلان استراتزی جدید امریکا در افغانستان :

 

 

 

 

اعلان استراتژی جدید امریکا در افغانستان :                            

به این باید باورو یقین داشت که هیچ کشوری  عاشق چشم و رخساره مردم وکشور دیگری نیست تا خود را بپا یش  قربان کند بلکه هر آنچه که منافع ملی کشور خودش تقاضی کند بدنبال همان خواهد بود وبس. از این جهت خیلی برای امریکا یی ها مهم نخواهد بود که جنگ شان بنام مبارزه جهانی برضد تروریزم در افغانستان بمردم افغنستان چه تلفات وخساراتی را وارد ساخته وچه تعدادی از مردم افغنستان را قربانی گرفته وچه تعدادی را آواره داخلی وآواره خارجی در بیرون کشور گردانیده وچه آتشی را انها در افغنستان بر افروخته اند؟   امروز بعداز مدت انتظاری باالا خره استرا تژی جدید امریکا در باره افغانستان از جانب رییس جمهور آن کشور  اعلان گردید وطوریکه دیده میشود در این استراتژی جدید بیشتر روی چند موضوع تمرکز گردیده  که انها عبارت اند از اینکه نیروهای امریکا با مساعد شدن شراییط بشکل پیروزمندانه از افغانستان باید خارج شوند واز خروج نیروهای امریکایی از عراق در سال 2011 پند بگیرند واین اشتباه را در افغانستان تکرار نکنند زیرا ترورست ها جای خالی انها را پر خواهد کرد وپنا ه گاهای ترورست ها را باید از بین برد وبا کسانیکه شایستگی مذاکره را دارند باید مذاکره کرد یعنی در وازه مذاکره در پهلوی فشار نظامی  به روی  معتدل ها باز خواهد بود پاکستان در این عرصه وراه برد مارا باید یاری کند ما به پاکستان ملیارد ها دالر کمک کردیم مگر پاکستان هنوز هم مامن خوبی برای ترورست ها است ومردم پاکستان از این ناحیه ضربه دیدند وبه نیروهای خود صلاحیت عام وتامی را تفویض میکنیم که بتوانند شبکه های ترورست هارا نابود کنند وضربات ما قوی خواهد بود وبرای ترورست ها دیگر جای امن باقی نخواد ماند وپناه گاهای شان را نابود خواهیم کرد  تا حالا هنوز رنج ومشقات مردم افغانستان ادامه دارد مردم ونیروهای افغانستان علیه ترورست که دشمنان  ما هستند میرزمند دیگر کمک های ما چک سفید ی نخواهد بود بلکه ما منتظر اصلاحات  واقعی هستیم  ویقین داریم که به تنهایی عملیات نظامی نمیتواند به افغانستان صلح بیاورد ما نظر به پلان وبادر نظر داشت پیروزی در مقابل تروریزم از افغانستان خارج خواهیم شد  ما ضامن ملت سازی در افغانستان نخواهیم بود وظیفه ما مبارزه باترورست ها است ولازم است تا پاکستان  با امریکا  در این زمینه کار وهمکاری کند  حمایت پاکستان از ترورست ها به روابط دو کشور پاکستان وامریکا صدمه میزند  افغانستان آینده خود را خودش رقم خواهد زد  پاکستان آن ترورست های را پناه داده  که دست به اعمال تروریستی فرامرزی میزنند همکاری پاکستان با امریکا به فایده پاکستان است  امریکا در قبال پناه گاه های امن ترورست ها در پاکستان بی تفاوت باقی مانده نمیتواند ملت امریکا خواهان پیروزی در نبرد افغانستان است ما بامردم افغانستان  مشترک کار میکنیم  11 سپتامبر را فراموش نکردیم  ما با هرکشوری که باما دراین جنگ همکاری واتحاد میکند بدیده قدر مینگریم نتایج عقب نشینی زود هنگام را میدانیم  هندوستان با ما ملیارد ها دالر داد وستد دارد وما از هند میخواهیم که ما را در افغانستان کمک وهمکاری کند طوریکه دیده میشود در راه برد جدید امریکا در افغانستان  تهدیدات متوجه پاکستان  و اظهار امتنا ن از هند در قبال افغانستان را در بر دارد  چنانچه  که در راه برد جدید امریکا دیده میشود  تاکید برقبول مسئولیت  جانب افغانستان از همه بیشتر متمرکز است تا دولت ومردم افغانستان بخوبی بتوانند از عهده این مسئولیت خود برایند یعنی بخوبی بتوانند در عرصه اصلاحات  در دولت داری درنظام  موجود در کشور ودر عرصه  پلان وعملیات نظامی وظیفه وکار خانگی خود را بخوبی انجام دهند والسلام  

تاملی بر سخنان اخیررئیس جمهورکشور در رابطه بنظام آموزشی تحصیلات عالی وتوجه به زبان های مروج در افغانستان :

تاملی بر سخنان اخیر رئیس جمهور کشور در رابطه به نظام آموزشی

  تحصیلات عالی وتوجه به زبان های مروج در افغانستان :

صحبت های رئیس جمهور کشور را همه ما از طریق تلویزیون ها شنیدیم وواقعا رهنمود های خوبی را در ارتباط به نظام آموزشی تحصیلات عالی در کشور همراه داشت وبیانگر اندیشه ودید یک انسان بدون تعصب زبانی را بنمایش میگذاشت که واقعا باید چنین باشد چه زبان وسیله افهام وتفهیم افراد وجوامع بایگدیگر بوده وکدام تقدس ذاتی دیگری ندارد که بتواند سبب اختلاف های عمیق وتنش زا در بین جامعه گردد واز همین جهت قانون اساسی کشور رعایت این حالت را بخوبی کرده که در مقدمه قانون اساسی ما اشارات بسیار مهمی را در رابطه بگذشته نموده و

و از قرائن برمی آید که هدف قانون گذاران در لویه جرگه قانون اساسی افغانستان بخصوص از وضع ماده شانزدهم در قانون اساسی در ارتباط به زبانهای رسمی و رائج در کشور نیز بیشتر از همه نشان دادن سینه فراخ و برخورد باز و تحمل پذیری کامل در مقابل همه اقوام ساکن و زبانهای رائج در کشور بوده چنانچه همان ارزش و بهاء را که برای زبانهای عمده و رسمی کشور چون زبان پشتو و دری قائل گردیدند آن ارزش و بهاء را برای سائر زبانهای رائج در کشور نیز قائل شدند طوریکه صراحتاً متن قانون مذکور آن را چنین بیان داشته و میگوید: در مناطقیکه اکثریت مردم بیکی از زبانهای ازبکی، ترکمنی، پشه ای، نورستانی، بلوچی و یا پامیری تکلم می نمایند آن زبان علاوه بر پشتو و دری بحیث زبان سوم رسمی می باشد و نحوه تطبیق آن توسط قانون تنظیم میگردد.  

که این نحوه برخورد باز و وسعت نظر در اصل قابل تمجید و ستایش بوده ولی اگر این دید باز و تحمل پذیری بواسطه استنباط از جز اخیر بند ماده شانزدهم که اشاره به حفظ مصطلحات علمی و اداری ملی موجود را دارد بشکل محدودی تفسیر گردد که اصطلاح کلمه دانشگاه در مقابل کلمه پوهنتون، زایشگاه در مقابل زیژنتون، دواخانه در مقابل درملتون، شفاخانه بمقابل روغتون را روش غیر ملی تلقی کند یقیناً آن همه تحمل پذیری و دید باز را میتواند زیر سئوال ببرد.

زیرا وقتیکه ما می پذیریم تکلم و حتی تعلیم و تربیه به زبان مادری حق طبعی هر انسان است پس نمیتوانیم مردمان دری زبانی را که از این حق خود میخواهند استفاده کنند و کلمه دانش و دانشگاه را در مکالمات روزانه خود بکار برند ایشان را از این حق طبعی شان مانع گردیده و استفاده از این حق را نادرست و غیر ملی تلقی کرد. چنانچه اگر بمقدمه قانون اساسی کشور که زمینه ساز این وسعت نظر و دیدگاه باز بوده است مراجعه نماییم خواهیم دید که اشارات را در مورد حق تلفی ها و بی عدالتی های گذشته در افغانستان داشته و آنها را چنین به زبان می آورد:

«ما مردم افغانستان  با ایمان راسخ به ذات پاک خداوند (ج ) و توکل به مشیت حق تعالی واعتقاد به دین مقدس اسلام ، با درک بی عدالتی ها و نابسامانی هاى گذشته و مصایب بی شمارى که بر کشورما وارد آمده است ، باتقدیر از فداکارى ها، مبارزات تاریخی ، جهاد و مقاومت بر حق تمام مردم افغانستان و ارج گذارى به مقام والاى شهداى راه آزادى کشور، با درک این که افغانستان واحد و یکپارچه به همه اقوام و مردم این سرزمین تعلق دارد، با رعایت منشور ملل متحد و با احترام به اعلامیه جهانی حقوق بشر، به منظور تحکیم وحدت ملی و حراست از استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور، به منظور تاسیس نظام متکی بر اراده مردم و دمکراسی ، به منظور ایجاد جامعه مدنی عارى از ظلم ، استبداد، تبعیض و خشونت و مبتنی بر قانونمندى ، عدالت اجتماعی ، حفظ کرامت و حقوق انسانی و تامین آزادى ها و حقوق اساسی مردم ، به منظور تقویت بنیادهاى سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادى و دفاعی کشور، به منظور تامین زندگی مرفه و محیط زیست سالم براى همه ساکنان این سرزمین ، و سرانجام ، به منظور تثبیت جایگاه شایسته افغانستان در خانواده بین المللی ، این قانون اساسی را مطابق با واقعیت هاى تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی کشورو مقتضیات عصر، از طریق نمایندگان منتخب خود در لویه جرگه مورخه چهاردهم جدى سال یک هزار و سیصد و هشتاد و دو هجرى شمسی در شهر کابل تصویب کردیم)( * )

که اگر به متن مقدمه مذکور قدری دقت شود بصراحت دیده می شود که این قانون به یک سلسله حقوق اساسی شهروندی و آزادی های مدنی صراحت داشته که ماده شانزدهم در ارتباط به زبانهای رسمی و رائج در کشور را نیز باید در محتوی همین مقدمه مطالعه کرده و مصداق آن قرار داد. چنانچه اهالی و شهروندان کشور که به یکی از زبانهای محلی رائج در کشور چون پامیری، بلوچی و پشه ای و غیره در مناطق خویش صحبت میکنند اگر بجای درملتون و یا زیژنتون و یا روغتون که کلمات و اسامی از زبان پشتو که یکی از زبانهای رسمی ومعتبر کشور است از کلمات زبان محلی خود استفاده کنند نمیتوان آنها را مورد ملامت و سرزنش قرار داد چه این حق را قانون اساسی به آنها داده است. چه رسد به زبان دری فارسی که یکی از زبانهای عمده ادبی، تاریخی و رسمی کشور است و بند اخیر ماده شانزدهم که اشاره به مصطلحات علمی و اداری ملی دارد. که متأسفانه تا هنوز مصطلحات ملی در کدام قانون بطور واضح تعریف نگردیده که کدام واژه ها، تعبیرها و کلمات از جمله مصطلحات ملی است و از خود ماده شانزدهم هم نمیتوان زبان ملی واحدی را تفسیر و اثبات گردانید بلکه این ماده اشاره به همه زبانهای رائج در کشور نموده و همة آنها را بعنوان زبان رسمی نامیده است.

و اگر بند اخیر ماده شانزدهم قانون اساسی را چنین تفسیر نمود که بکار بردن کلمات دری فارسی چون دانشگاه در کنار پوهنتون، دانشکده در کنار پوهنحی، مکتب در کنار شوونحی، حاکم در کنار ولسوال، بلدیه در کنار شاروالی شهردار در کنار شاروال ممانعت قانونی دارد چنین تفسیری با اصل روحیه قانون که هدف آن وسعت نظر و دید باز و تحمل پذیری نسبت به همه اقوام و همه زبانهای رائج در کشور بوده مخالفت صریح پیدا میکند. لذا بهترین راه حل این خواهد بود که بکار بردن همه کلمات و واژه های زبان های رائج و رسمی در کشور از نظر قانون ممانعت قانونی نداشته و مارک غیر ملی به هیچ کدام آنها زده نشود. لذا امید واریم تا  لوحه پوهنتون

 ( دانشگاه ) هرات که به هردو زبان دری وپشتو نوشته وتهیه شده است در سر در وازه  پوهنتون (دانشگاه  ) هرات هرچه زودتر نصب گردد  والسلام       

از سنگ بزرگ آرد درشت ؟


ازسنگ بزرگ آرد درشت :
من نمیخواستم راجع به جناب حکمتیار چیزی بنویسم وحتی فکر میکردم که شاید در مجموعه شورای عالی صلح اگر بتواند حضور پیداکند در جزب بعضی از طالبان نقشی ایفا کرده بتواند ولی اینقدر عقده مندی از ایشان را تصور نداشتم که راجع به شهید قهرمان ملی کشور احمد شاه مسعود در قلب خود اینقدر عقده داشته تا جایکه بعد از شهادت قهرمان ملی چنین اتهام ودروغی را به آدرس ایشان رواداشته وچنین ادعا کند که گویا در سفر شهد احمدشاه مسعود در میدان شهر جهت مذاکره با طالبان با اعتماد به آی – اس – آی خلع سلاح وبدون محافظ سفر کرده بوده که این ادعا ی حکمتیار صاحب قدری عجیب وباور نا کردنی است زیرا چنین گفته وادعای یک افترا ودروغ محض دیگر چیزی بوده نمیتواند زیرا شهید قهرمان ملی طوریکه همه میدانید تنها متعلق به پنجشیری ها نبوده مثلیکه اورا پنجشیری ها وشمالی والا ها دوست میدارند مردمان شرق وغرب جنوب وشمال ومرکز کشور از کوها سر بفلک کشیده بدخشان گرفته تا کوهای اسپین غر والبرز
وبا با - شرشری وکاکری از آخرین نقطه مرزی در واخان در شرق تا اسلام قلعه در غرب واز مردم سرحدات حیرتا وشیرخان بندردر شمال گرفته تا نیمروز در جنوب غرب خلاصه همه مردم افغانستان
به او عشق میورزند واورا دوست میدارند به همین سبب او محبوب همه بوده ولقب قهرمان ملی را بخود کسب واختصاص داده واگر جناب حکمتیار مشکلی با مردم پنجشیر که خویشاوندان حکمتیار صاحب هستند دارد این به خود ایشان واهالی محترم پنجشیر تعلق دارد وپنجشیریها احتیاج بوکیل مدافع هم ندارند خودشان میتوانند جواب خود را بدهند ولی اهانت به شهید قهرمان ملی کشور تنها به پنجشیری ها تعلق ندارد بلکه او به همه مردم افغانستان متعلق است مثلیکه اورا مردم شمال دوست میدارند مردم غرب وشرق وجنوب ومرکز کشور نیز دوست میدارند وتوهین به وی توهین به همه مردم افغانستان است سفر او بمیدان شهر برای مذاکره با طالبان نشانگر عشق او به ایجاد صلح در کشور را نشان میدهد زیرا عشق وعلاقه که او به تامین صلح در کشور خود داشت از هیچ نوع فداکاری در این راه دریغ نمیکرد وحاضر بقربانی در این راه بود در سفر او به میدان شهر همه دوستان وهمسنگرانش به شمول خودم بارفتن تنهایی او بنزد گروه طالبان مخالف بودیم اما او بواسطه افغانستان حاضر بود تا قربانی شود وبالاخره قربانی هم شد آقای اندیشمند نویسنده توانای کشور راجع به سفر قهرمان ملی در میدان شهر چنین مینویسد : ( شهید احمدشاه مسعود در روز 22 ماه دلو سال 1373 یک روز بعد از سقوط میدان شهر بدست طالبان بصورت ناگهانی وارد این شهرک گردید که سفر او بنزد بسیاری از هوا داران وهمسنگرانش یک کار خطرناک ومتهورانه ای بود اوفقط با چند تن از محافظینش در حالی به منطقه تحت کنترل طالبان رفت که هیچ گونه تضمینی در امنیتش دیده نمی شد اما از نظر مسعود این سفر ومذاکره رو در روی ومستقیم با طالبان یک ضرورت اجتناب ناپذیری بود زیرا موصوف تا آن زمان از طریق هیات های اعزامی کابل که در مذاکره وگفتگو باطالبان در رفت وآمد بودند باطالبان ورهبران شان شناخت حاصل کرده بود در حالیکه او این شناخت را ناقص وغیر دقیق تلقی میکرد برای احمد شاه مسعود دسترسی به صلح وپایان بخشیدن به جنگ یکی از اولویت های بود که پای اورا در مذاکره باطالبان کشاند او میخواست مستقیما با طالبان که با شعار تامین صلح وختم جنگ پا بمیدان گذاشته بودند وارد گفتگوشود وبتوافق کلی وهمه جانبه دست یابد اما طالبان در این مذاکره بهیچ توافقی با احمد شاه مسعود نرسیدند ملا ربانی بعدا رئیس الوزراء حکومت طالبان وشخص شماره دوم در تحریک طالبان که از جانب طالبان با شهید احمد شاه مسعود مذاکره میکرد نا توانائی های دولت مجاهدین را در تطبیق شریعت اسلامی وتا مین امنیت بر شمرده او به احمد شاه مسعود توضیح داد که طالبان از هیچ تنظیمی حمایت نمیکنند وبا تنظیم وگروه خاصی هم دشمنی ندارند بلکه آنها خواهان ختم جنگ در کشور وتامین صلح هستند.ملا ربانی میگفت : طالبان معتقدند که یگانه راه رسیدن به صلح وتطبیق شریعت اسلام جمع آوری اسلحه از تنظیم ها وگروها مختلف است . احمد شاه مسعود از مذاکره با ملا ربانی درک کرد که طالبان تصمیم خلع سلاح او وسرنگونی دولت مجاهدین را نیز در سر دارند او در پایگاه طالبان با توضیحات ونطریات ملا ربانی به مخالفت جدی نپرداخت واظهار داشت که با برنامه واهداف تحریک طالبان در خلع سلاح عمومی وتامین صلح موافقت دارد اما برای تحقق این مرام وبر نامه های بعدی بگفتگوهای گسترده ومستمری ضرورت است ) خلاصه اینکه احمد شاه مسعود شهید در تمام دوره حیات وزندگی خود خود را وقف افغانستان کرده بود واز عنفوان جوانی تا دم شهادتش دمی را آرام وآسوده نیاسائید بلکه همیشه برای نجات مردم وکشورش سعی وتلاش زیادی انجام داد تا اینکه خداوندج افغانستان را از هیولای کمونیزم ازاد گردانید که نقش احمد شاه مسعود در آزادی کشورش از هیولای کمونیزم برازنده است وبازدر مقابله با افراطگرائی وتروریزم کمر همت بست وتا اخرین روز حیات از مبارزه دست بر نداشت تااینکه در این راه شهید شد حالا اگر نظر اسلام به بینیم تهمت وافترا حرام قطعی وگناه بزرگ بوده وآن هم چنین تهمت وافترایکه بهیچ صورتی به شهید احمدشاه مسعود نمی چسپد زیرا تمام دوره حیات او با مخالفت با پاکستان وطالبان گذشته واگر از نظر جوانمردی هم به بینیم پشت سر شهید آن هم شهیدی مثل احمدشاه مسعود قهرمان ملی کشور « هم از زبان کسیکه خود را نهضتی ومسلمان رادیکال وپای بند اصول دیانت اسلامی می پندارد گناه بسیار بزرگ وعظیم نا بخشودنی است والسلام

نمک نمی لیسید ؟

نمک نمی لیسید ؟                                                              

 در گذشته ها میگویند انسان فقیری زندگی میکرده که در خانه خود بغیر از یک تخته نمک دیگر چیزی موجود نداشت تا اگر کدام مهمان روزی بخانه اش آمدی ازان پذیرایی کرده بتوانستی فقط تمام سرمایه آن همان تخته نمک بوده زمانیکه هر مهمانی بخانه او می آمد به رسم مهمان نوازی همان تخته نمک را از طاقچه خانه خود برداشته وبه مهمان خود تعارف میکرد ومیگفت بفرمایید نمک : حالا هم هراتی های ما ابتکار کرده بیرق بزرگی را با امضای هزاران نفر آماده کردند وبعنوان دست آورد بزرگ در محفل پذیرایی امروز در تمام صحبت های خود ازآن یادآوری میکردند حتی کسانیکه بنمایندگی از مردم هرات هم صحبت کردند مثلیکه هرات هیچ کدام مشکلی نداشته باشد نه از عدم امنیت نه از نقش هرات در سطح کلان در کشور نه از حضور در سطح بالا بخصوص در ارگان های امنیتی ونظامی کشور وحتی در سطح ولایت خودشان نه از موضوع باز سازی وحتی ساخت نیمه کاره بند پاشتان وباز سازی پروژه سمنت هرات که سالها است کار های شان بتعویق افتاده ومعطل مانده نه از موضوع اختطاف ها وانفجار های پی در پی در مساجدشان نه از کمبود تشکیلات پولیس ونه از مشکل دهقانان وعدم موجودیت بازار برای تولیدات شان بخصوص باغداران کشور نه از مشکل بیکاری جوانان وده ها وصدها موضوعات دیگر فقط تمرکز شان بر ساخت وامضای هزاران نفر در بالای بیرق بزرگ بود که در جایش قابل تمجید است ولی نه مشکل امنیت ونه از باز سازی ونه مشکل بیکاری را حل کرده میتواند والسلام 

نمک نمی لیسید ؟

نمک نمی لیسید ؟                                                              

 در گذشته ها میگویند انسان فقیری زندگی میکرده که در خانه خود بغیر از یک تخته نمک دیگر چیزی موجود نداشت تا اگر کدام مهمان روزی بخانه اش آمدی ازان پذیرایی کرده بتوانستی فقط تمام سرمایه آن همان تخته نمک بوده زمانیکه هر مهمانی بخانه او می آمد به رسم مهمان نوازی همان تخته نمک را از طاقچه خانه خود برداشته وبه مهمان خود تعارف میکرد ومیگفت بفرمایید نمک : حالا هم هراتی های ما ابتکار کرده بیرق بزرگی را با امضای هزاران نفر آماده کردند وبعنوان دست آورد بزرگ در محفل پذیرایی امروز در تمام صحبت های خود ازآن یادآوری میکردند حتی کسانیکه بنمایندگی از مردم هرات هم صحبت کردند مثلیکه هرات هیچ کدام مشکلی نداشته باشد نه از عدم امنیت نه از نقش هرات در سطح کلان در کشور نه از حضور در سطح بالا بخصوص در ارگان های امنیتی ونظامی کشور وحتی در سطح ولایت خودشان نه از موضوع باز سازی وحتی ساخت نیمه کاره بند پاشتان وباز سازی پروژه سمنت هرات که سالها است کار های شان بتعویق افتاده ومعطل مانده نه از موضوع اختطاف ها وانفجار های پی در پی در مساجدشان نه از کمبود تشکیلات پولیس ونه از مشکل دهقانان وعدم موجودیت بازار برای تولیدات شان بخصوص باغداران کشور نه از مشکل بیکاری جوانان وده ها وصدها موضوعات دیگر فقط تمرکز شان بر ساخت وامضای هزاران نفر در بالای بیرق بزرگ بود که در جایش قابل تمجید است ولی نه مشکل امنیت ونه از باز سازی ونه مشکل بیکاری را حل کرده میتواند والسلام