بازی با آتش :


بازی باآتش  :                                                                                 

طرفهای که باعث ایجاد وضعیت موجود  در سوریه وبخصوص در حلب گردیدند خوش وراحت نباشند که آنها به اهداف خود رسیدند وبه این زودی ها وراحتی ها آرام خواهند ماند نه خیر این آتش را که در جهان اسلام به راه انداختند به زودی امکان خاموشی آن بنظر نمیرسد وکسانیکه این آتش را افروختند  باید انتظار داشته باشند که این آتش افروزی روزی دامن خود شان را در داخل کشور های شان خواهد گرفت چنانچه روزیکه امریکا تصمیم گرفته بود که به عراق مداخله نظامی کند وصدام حسین رئیس جمهور وقت عراق را از میان بردارد تصور بیشتر مردم جهان بر این بود که وضعیت مردم عراق  شاید در آینده  بهتر گردد صدام حسین که یکی از اسباب جنگ بین عراق وایران  وسبب اشغال کویت حساب میگردید از بین میرود ومردم این منطقه آرام خواهند شد اما دیدیم که چنین نشد  با از بین رفتن  صدام حسین  علاوه بر اینکه  منطقه آرام نگردید بلکه سبب جنگ های شدید تری نیز این بار بنام مذهب وقومیت براه افتاد وسبب ایجاد جریان افراطی وتروریستی بنام داعش نیز گردید  که هنوز هم بشدت خود این جنگ ها در عراق وسوریه ادامه دارد  ودر واقع مسبب اصلی  ایجاد این جنبش خطر ناک  افراطی وتروریستی نیز  مداخله کشور های منطقه بنام مذهب  وقومیت  ومداخله مستقیم نظامی امریکا به بهانه اینکه عراق وصدام حسین سلاح اتومی دارد که هیچ زمانی  این ادعا ثابت  نگردیده بود ه است . که بوضاحت میتوان این مداخلات را از عوامل عمده  ایجاد داعش درمنطقه دانست بلکه سقوط عراق به اثر مداخله  نظامی امریکا وکشور های مداخله گر دیگر در دامن یکی از کشورهای منطقه  واز دست دادن  استقلال عراق  وسبب شدت یافتنن جنگ های بیشتر بنام مذهب وقومیت که هر روز  در این کشورها شدیدتر شده رفته که احتمال خاموشی آن بزودی ها متصور نیست خود از پی آمد های این مداخلات است وعین قضیه را در سوریه نیز میتوان سراغ کرد و بطور کلی میتوان گفت : ایجاد جریانهای افراطی در منطقه در حقیقت شرائیط است که در منطقه حاکم وایجاد شده است  طوریکه همه میدانید پتانسیل مخالفت  با مداخلات کشورهای مداخله گر واجنبی در جهان اسلام بسیار بحد بالای وجود دارد ودر کنار مداخله کشتار و تجاوز  آوارگی وسر گردانی  وموجودیت دیکتا تورها ی حاکم بر منطقه مانند بشار اسد نیز مزید بر علت سبب میگردد که منطقه روی آرامی را هر گز بخود نبیند حالا اگر کشور ها براستی هم  خواسته باشند  جلو اعمال خشونت  آفرین  وترورستی را بگیرند دیگر ناوقت گردیده و تیر از کمان خارج  شده جلو گرفتنش بسیار سخت است چنانچه بعد از مدت ها تلاش وکوشش فراوان  قرار بر این بود که روابط میان آنکره وفدراتیف روسیه بهبود ی حاصل کند وحا لت نورمال را بخود بگیرد که با قتل سفیر روسیه در تر کیه همه ا ین معادلات برهم خورد واین  خود نتیجه  مداخلات و تجاوزات است که در یک کشورمستقل از جانب متجاوزین  ومداخله گران صورت میگیرد وشرکاء دیگر کشتار مسلمانان در حلب وجنگ سوریه  مطمئن باشند که نوبت به آنها نیز رسیدنی است واین آتش که افروختند دامنگیر خود شان خواهد گردید والسلام 

اسلام به بشریت چه ارمغان آورده است ؟


بسم الله الرحمن الرحیم
ارمغان اسلام برای بشریت چیست ؟:
اسلام آمده تا برای بشریت جامعة ایده آل و مدینة فاضله، اخوت و برادری عدالت و آزادی، نیکی و دوستی تساند و همکاری علم و آگاهی عبادت و معرفت را به ارمغان بیاورد و به بشریت اعلان کند که احترام و فضیلت ذاتی انسان در انسانیت ومعنویت او است نه در رنگ، نژاد، قبیله، قوم، طایفه، طبقه، ثروت، منصب، دارایی و غیره او، و اسلام میخواهد تا جامعه و نظامی را بسازد که بر پایة همین ایده ها و اندیشه ها استوار بوده و حقوق همة انسانها را بر همین اصل و مبنا پی ریزی کند. چنانچه قرآن کریم دربارة فضیلت ذاتی انسان در سورة اسراء چنین ارشاد می فرماید: (ما انسان را ارجمند و گرامی آفریدیم او را در خشکی و دریا پراکنده ساخته و از نعمت های پاکیزه روزی اش دادیم و بر بسیاری از مخلوقات دیگر برتری اش بخشیدیم.)1
طوریکه میبینید قران کریم فقط به اصل و گوهر انسان، کرامت و فضیلت داده بدون در نظرداشت ملیت قوم، طایفه، نژاد و رنگ خاصی و همة افراد بشر را از نظر اینکه انسان اند و در انسانیت با هم شریک هستند مورد خطاب خود قرار داده و فضیلت و کرامت انسانی را برهمة ایشان ارزانی گردانیده است ( ولقد کرمنا بنی آدم ) نه بر قوم و طایفه و ملت و گروه خاصی

محاصره حلب:


 

آیا محاصره حلب وکشتار انسانهای مظلوم نمونه از قدرت نمائی  واوج قساوت وبی رحمی انسان را در تاریخ بشریت نشان نمیدهد ؟

جایکه رژیم بشار اسد ایران وروسیه  حزب الله لبنان در یک طرف قضیه  داعش کشورهای عربی خلیج وگروهای مقاومتگر سوریه وکشور  ترکیه و کشور های غربی وایالات متحده امریکا  در جانب دیگر قضیه قرار دارند وبه اثر این جنگ های خانمان سوز وآتش افروزی های انسان کش وخانمان بر انداز هزاران انسان بی گناه بخاک وخون کشیده شده  وکشوری بنام سوریه بخاک یکسان گردیده وهیچ نوع قوانین جنگی وحفظ حیات انسانهای غیر نظامی دراین  جنگ  در نظر گرفته نمیشود وکوچکترین ارزش بحیات انسانها قائیل نیستند مجروحین وکشته های جنگ را کسی اجازه دفن وتداوی آنها را نمیدهد وبیشترین قربانیان جنگ را اطفال وزنان وپیران تشکیل میدهند وهنوز هم هردو طرف جنگ

بر ادامه جنگ اصرار دارند وچشم اندازی برای خاتمه آن وجود ندارد و تا حالاهزاران انسان جانهای شیرین خود را از دست داده  ومیلیون ها انسان خانه وسر زمین خویش را ترک کرده ودر جهان وکشورهای منطقه آواره گردیدند وهزاران انسان دیگر در این شهر در محاصره جنگ قرار گرفته وهیچ امیدی برای نجات انسانهای مظلوم ومحاصره شده در این شهر وجود ندارد وهر تصمیمی که برای نجات انسانهای محاصره شده گرفته میشود جامه عمل بخود نمیپوشد ویکی از طرف های  جنگ مانع آن میگردد واین نشانگر این است که   در جایکه پای دیگران از بیرون در صحنه کشانیده شود مشکل و موضوع اصلی خود آن مردم  بفراموشی سپرده میشود ومنافع کشورهای مداخله گر در اولویت قرار میگیرد که امروز این واقعیت عینی و انکار ناپذیر را در عرصه نظامی و سیاسی در کشور سوریه بچشم سر مشاهده میکنیم وعبرت وپند بزرگ برای کسانی است که چشم امید بدیگران دوختند وبر خود اطمینان ندارند بهر صورت  دعا میکنیم که خداوندج این مردم مظلوم را از این همه  مصیبت ها نجات داده وصلح وامنیت را در این کشور مسلمان ومردم مظلوم بر قرار گرداند  آمین یارب العالمین        

اصلاح فرد اصلاح جامعه شده ویا اصلاح جامعه اصلاح فرد میشود ؟


 اصلاح فرد اصلاح جامعه شده ویا بر عکس اصلاح جامعه سبب اصلاح فرد میشود ؟                     

 این سوال است که  ایجاب بحث بیشتری را  مینماید بعضیها  میگویند اگر افراد یک جامه  سالم و صالح باشند جامعه شان نیز سالم و صالح خواهد بود و اگر افراد یک جامعه  نا سالم فاسد وگرفتار نا هنجاری های اجتماعی مانند قتل غارت بد اخلاقی سرقت تجاوز وبی انصافی ونا روائی های مختلف دیگری بوده  باشند یقینا کل جامعه ایشان هم بمصیبت های گونا گون گرفتار خواهد شد  یعنی از افراد نا صالح ونا سالم جامعه نا صالح ونا سالم بوجود می آید  وبر عکس عده را عقیده بر این است که اگر جامعه سالم واصلاح شده باشد افراد جامعه نیز اصلاح میشوند پس لازم است تا بیشتر بدنبال  اصلاح جامعه بود تا اصلاح افراد در درون جامعه  زیرا وقتیکه جامعه اصلاح شود افرادهم اجبارا اصلاح میشوند  حتی میگویند که این جامعه است که فرد را میسازد هیچ فرد مادرزاد جانی وقاتل بدنیا نمی آید بلکه این جامعه است که فرد را جانی وقاتل میسازد واورا به این راه میکشاند چنانچه میگویند سید جمال الدین افغانی که یکی از بزرگترین اصلاحگران عصر خویش بوده  نظر داشته که جامعه باید از بالا واز مقامات عالیه اصلاح گردد از اینجهت کوشش زیادی نموده  تا بتواند بلکه امراء وسلاطین زمان خود را اصلاح سازد از این جهت سفر ها کوناگون در کشور های مختلف جهان داشته وبا امرا وسلاطین کشورها بیشتر جهت اصلا ح شان کوشا بوده است او در افغانستان که در زمان امیر شیر علی خان زندگی میکرده و با در بار امیر شیر علی خان روابط نزدیک نیز داشته است حتی بعضا ادعا میشود که او یکی از وزرا  در بار امیر شیر علی خان بوده  وبابرادر امیر شیر علی خان امیر محمد افضل خان دوستی خوب داشته است  که بعد از تحولات در افغانستان وکشمکش میان دربار وبرادران  امیر شیر علی خان  او اجبارا عازم ایران میگردد وبه دربار پادشاه ایران نزدیک شده کوشش میکند جهت اصلاحات در سلطنت ایران  نقش اصلاحی خودرا ایفا کند که موفق نمیشود واز آنجا عازم هندوستان وکشورهای دیگر میگردد تا با الاخره از استانبول از در بار عثمانی ها سر بدر می  آورد وکوشش میکند تا سلطان عثمانی را به اصلاحات تشویق کند که با مخالفت در باریان وبخصوص رئیس العلما ء عثمانی  مواجه میگردد واتهامات بی دینی و (ما سونیت ) بوی زده میشود وبالاخره در انزوا زندگی کرده ودر آنجا وفات میکند وکوشش اصلاحاتش نتیجه چندان نمیدهد که از اینجهت کسانیکه بعد از سید جمال الدین افغانی پا به عرصه اصلاحات  میگذارند از تجارب او عبرت گرفته توجه بیشتر به توده های مردم مینمایند واز پایان جامعه جهت اصلاحات قدم میگذارند که نمونه های آن را در کشور های اسلامی وعربی  ماننده حرکت اخوان المسلمین وجریانات دیگر اسلامی در ترکیه وسائیر کشورها را ملاحظه میکنید  حالا بنظر شما کدام طریق برای اصلاح جامعه از این دو روش موئر تر بنظر میرسد حرکت سید جمال الدین افغانی ویا حرکت نهضت های دیگر یکه در جهان اسلام همین حالا وجود دارد ویا هیچ کدام از اینها  لذا میتوانید در این زمینه ابراز نظر کنید و نظر خویش را ارائه بدارید پس سوال ما این است که نظر  شما چیست وکدام روش را موثرتر میدانید ؟ نقد ونظر .............

بمناسبت میلاد بیامبر بزرگ اسلام ص :

بسم الله الرحمن الرحیم.
(
بمناسبت میلاد پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم)
بلغ العلی بکماله --- کشف الدجی بجمااله  -- حسنت جمیع خصاله-- صلوا علیه وآله -- الهم صلی علی محمد وعلی آله و اصحابه اجمعین یقینا سیره - رفتار وگفتار نیک پیامبر اسلام(ص) بهترین الگو و اسوه حسنه برای مسلمانان است 
(ولکم فی رسول الله اسوه حسنه) درکنار صفات بزرگ دیگر که قر آن کریم از انها بنام 
(خلق عظیم ) یاد کرده از جمله همین خصال نیکوی پیامر اسلام(ص) یکی هم این بوده که شخص پیامبر(ص) خود در مجالس غم و شادی مردم وحتی مجالس غم و شادی غیر مسلمانان نیز شرکت میکردند. از مریض های آنها عیادت نموده به جنازه آنها حضور پیدا میکردنداز وفود و جماعاتی که بعنوان سفیر و نماینده به حضور پیامبر (ص) می آمدند استقبال نموده. دروازة خانة ایشان به رخ عموم مردم باز بوده و با همه مردم به نیکی و حسن سلوک رفتار مینمودند، تا جائی که حتی بعضی از افراد نمیتوانستند آداب اولی معاشرت با جناب پیامبر(ص) را نیز رعایت نمایند. که قرآن کریم از رفتار آنها در مقابل پیامبر(ص) در سورة حجرات آیه دوم چنین یادآوری میکند: 
(ای مؤمنان! بلند مکنید آوازهای تان را بالای صدای پیامبر و درشت با او سخن مگوئید، مانند سخن گفتن بعضی شما با بعضی دیگر تا اینکه اعمال شما ضایع نشود در حالیکه شما نمیدانید) 
تأثیر این روش و سیره نیکوئی پیامبر اسلام «ص» را در زندگی شاگردان مکتب پیامبر اسلام بخصوص مسلمانان صدر اول اسلام به خوبی میتوان مشاهده کرد تأثیر تربیه و پرورش مکتب حیات بخش پیامبر(ص) در ایشان چنان قوی و مؤثر بوده است که معنویت دینی در تمام ابعاد زندگی ایشان حاکمیت داشته و جای کمبود و کمتر انتقادی در نحوة رفتار شان با دیگران را باقی نمیگذاشته است که از خداوند بزرگ ج میخواهیم تا رفتار حسنه ونیکوی پیامبر خویش را برای ما امت ناتوان سر مشق زندگی قرار دهد وتوفیق پیروی را بما عنایت کند بمنه وکرمه آمین یارب العالمین والسلام علیکم ورحمته الله وبرکاته