سال نو ونوروزخجسته طبیعت برهمگان مبارک باد :                       

یکسال دیگر از عمر ما گذذشت قبل از اینکه کسی از ما حساب بگیرد خود ما باید آماده محاسبه باشیم تا در یکسال که گذشت چه کردیم؟ چه کار های نیک وخیری انجام دادیم و  آیا دست کدام بینوا و مظلومی را گرفتم ومردم از شر دست وزبان ما در امان بوده اند؟ پیامبر اسلام ( ص ) میفرماید : مسلمان  کسی است که مردم از شر زبان

ود ستش در امان باشد (المسلم من سلم المسلمون من یده ولسانه )

واگر کار های خوب ونیکی در سال که گذشت کمتر انجام داده باشیم امید است که درسال آینده بهتر انجام د اده بتوانیم

  با عرض احترام سید محمد  خیرخواه

            کتاب «زبان مشترک، میراث گران بهای نیاکان ما» منتشر شد

به گزارش دفتر منطقه ای خبرگزاری فارس، بخش مهمی از کتاب «زبان مشترک میراث گرانبهای نیاکان ما» به ادبیات دوران معاصر اختصاص دارد که مؤلف در این بخش، زبان و ادبیات فارسی در کشور های ایران، افغانستان، تاجیکستان، و برخی کشورهای آسیای میانه و شبه قاره هند را به شکل مستقل بررسی کرده است و نمونه هایی از آثار شاعران و نویسندگان این کشورها را نیز آورده است.
در بخش ادبیات معاصر، از ایران به آثار «ملک الشعرا»، «محمدتقی بهار»و، «فرخی یزدی»، «محمدحسین شهریار»، «فروغ فرخزاد»، «  حمید سبزواری»، «هوشنگ ابتهاج» و «علی شریعتی» اشاره شده و نمونه هایی از آثار آنان در این کتاب به چشم میخورد.
از شاعران و نویسندگان افغانستان، نیز یاد آوری کرده  وبه آثاری از «خلیل الله خلیلی»، «محجوبه هروی»، «صلاح الدین سلجوقی»، «عبدالرحمن پژواک»، «صوفی عشقری ودیگران نیز اشاره کردیده  وبه آثا ر آنهاپرداخته شده
در مقدمه کتاب، سید محمد خیرخواه سفیر سابق افغانستان در تهران به نقش زبان فارسی و تأثیری که بر فرهنگهای دیگر از جمله تأثیر عمیقی که بر شبه قاره هند داشته، اشاره نموده است.
وضعیت کنونی زبان فارسی در ایران، افغانستان، تاجیکستان و آسیای میانه بخش دیگری از پیش درآمد این کتاب است که نویسنده ضمن بررسی وضعیت زبان فارسی در این کشورها، به عوامل ورود واژههای بیگانه در زبان فارسی پرداخته است.
«
سیدمحمد خیرخواه» مؤلف کتاب همچنین با ذکر برخی از اهداف «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» در ایران به پیشینه این فرهنگستان پرداخته ودر این کتاب نگاهی نیز به گذشته ادبی زبان فارسی و نظم و نثر هر دوره ادبی دارد. در این کتاب به شکل گذار دورههای ادبی بررسی شده و نمونه هایی از هر دوره نیز در کتاب بیان شده است.
از دوره اول زبان فارسی که قرن سوم تا پنجم هجری را شامل می شود، مؤلف نمونه هایی

 از آثار «رودکی»، «فردوسی طوسی»، «خواجه عبدالله انصاری و نویسندگان وشاعران دیگر این دوره را در کتاب آورده است.
دوره دوم ادبی که از ابتدای قرن ششم تا هشتم هجری قمری را شامل میشود، نمونه هایی از نظم و نثر «مولانا جلال الدین محمد بلخی»، «عطار نیشابوری»، «سعدی شیرازی»، «ابوالفضل بیهقی»، «سنائی غزنوی»، «انوری ابیوردی»، «کمال خنجندی»، «امیر خسرو دهلوی»، «نظامی گنجوی»، «عبید زاکانی» و تعدادی دیگر از شاعران در این اثر به چشم میخورد.
از دوره های سوم و چهارم که از ابتدای قرن هشتم تا اواخر قرن سیزدهم هجری را شامل میشود، مؤلف ضمن بررسی مختصری که بر این دورانها داشته، نمونه هایی را از نظم و نثر هر دوره ای را در کتاب آورده است.
آثاری از «حافظ شیرازی»، «امیرعلی شیرنوایی»، «عبداالرحمن جامی»، «صائب تبریزی»، «عبدالقادر بیدل دهلوی»، «مولانا حسین واعظ »، «طبیب اصفهانی»، «فروغ بسطامی»، «هاتف اصفهانی»، «قاری عبدالله»، «اقبال لاهوری».
 نیز دیده میشود ودرقسمت اخیر کتاب به شعرای دوره جها د ومقاومت افغانستان پرداخته شده است ودر طرح روی جلد این کتاب که به قلم «سیدمحمد خیرخواه» در 256 صفحه منتشر شده رسم جالب از گذشتگان بچشم میخورد «

لزوم تطبیق قانون بطور اشد آن در قبال جنایتکاران ومجرمین :


انسان جانی و مجرمی که یک عمل جرمی و جنائی را درمقابل فرد معینی انجام داده اورا زخم زده لت وکوب کرده ویابقتل رسانده گرچه در اصل مجرم جرم و جنایتی مشخصی را درمقابل فرد معینی انجام داده

به او زخم زده لت وکوب کرده ویابقتل رسانده ولی چون جرم وجنایت علاوه بر جنبه شخصی وخصوصی جنبه اجتماعی (حقوق الله) نیز دارد لذا جامعه نیز درمقابل مجرم وجانی طرف منازعه قرار میگیرد چنانچه اگر مجرم وجانی جزای لازم نبیند امنیت وآسایش جامعه بخطر می افتد واز جامعه امنیت وآسایش گرفته میشود از این جهت است که می بینید جامعه نیز در کنار فرد متضرر در مقابل مجرم طرف منازعه قرار دارد. چنانچه اگر جانب فردی دعوا و منازعه یعنی فرد (متضرر) جا نی ومجرم را بتنهائی ببخشد واز حق خویش درمقابلش در گذرد با این عفو وبخشش حق جامعه در مقابل مجرم سقوط نمیکند .وحق جامعه بقدرت خود باقی میماند واین حق را فرد (متضرر)

( ضرر دیده ) بتنهائی بخشیده نمیتواند لذا میبینید که در مقابل مجرم وجا نی جامعه نیز طرف منازعه بوده وحقوق متعلق بجامعه که(به کلیه افراد جامعه تعلق دارد) در قضیه جرم و جنایت جامعه نیز متضرر میگردد لذا فرد متضرر بتنهائی مجرم را بخشیده نمیتواند.زیرا حقوق متعلق بجامعه بواسطه مصئونیت وآسایش جامعه وحفظ حقوق آن درنظر گرفته شده و اهمیت خاص خود را دارد چنانچه اگر  قاتل وجنایتکاری بعد از ارتکاب جرم وجنایتی که انجام داده جزای لازمی نبیند علاوه بر اینکه در حق فرد متضرر ظلم میشود بلکه بر حقوق متعلق بجامعه نیز تجاوز وتعدی صورت میگیرد. بطور مثال قاتلیکه بقتل فرد مشخصی ازافراد جامعه مبادرت کرده وعمل جرمی وجنائی( قتل) را  درمقابل مقتول انجام داده این عمل جرمی او گرچه جنبه فردی وشخصی داشته ووارثین مقتول درمقابل قاتل صلاحیت اقامه دعوا طلب قصاص ودیه (خون بها) وغیره را ازنظر حقوقی وشرعی داشته باشند که دارند ولی ارتکاب جرم وجنایت چون مصئونیت وامنیت جامعه را نیز بخطر مواجه میگرداند لذا بنمایندگی ازجامعه (حقوق الله) دولت حق دارد بعنوان مدعی العموم در مقابل مجرم وجانی اقامه دعواکند وطرف منازعه درمقابل (مجرم) قرار گیرد تا جائیکه در این مورد حتی فرد متضرر ویاوارث ووکیل آن حق ندارند و نمیتوانند مجرم وجانی را مورد عفو وبخشش قرار دهند واز جرم اوبگذرند. واگر قانون در جامعه تطبیق نگردد وای بر حال چنین جامعه خواهد بود ؟

    سید محمد خیرخواه

                                                   آ یا انسانیت در وجود انسانها مرده است؟

                       دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر  و از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

                        گفتند یافت می نشود جسته ایم ما     گفت آنکه یافت مینشود آنم آرزوست

وای از زمانیکه انسانیت در وجود انسانها بمیرد ویا توسط موجودات زنده دو پای بنام انسان کشته شود مانند سر نوشت فرخنده دختر جوانی که چه جنایت را بر سر او آوردند واقعا وقتیکه انسانیت از انسان گرفته شود دیگر او را غیر از دیو و ددچه میتوان نامید زیرا دختری جوان که فرزند همین آب و خاک بوده و میخواسسته تا رسالت اسانی و اسلامی خود را در مقابل جادو گران از خدا بی خبر که از خون مردم تغذیه می کنند انجام دهد ولی با کمال تاسف با چنین بر خرود نا جوانمردانه و عکس العمل وحشیانه ایی روبرو می شود جالب اینجاست که کسانی حاضر در صحنه نمیخواهند تا حرف های فرخنده را بشنوند و کسی به داد او نمی رسد و همه در قتل او سهم میگیرند.

پولیس که باید حامی و حافظ جان و مال و ناموس مردم باشد به وظیفه اش عمل نمی کند بلکه با اشوب گران بی غیرت هم دست می شود این طور مردمی آیا مورد رحمت خداوند متعال قرار میگیرند؟ البته که جو.اب منفی است خداوند متعال اگر خواسته باشد بواسطه مظلومیت فرخنده میتواند که همه ما را جزا دهند و زمین را بر بالای ما چپه کند و به مصیبت های گوناگون دیگری گرفتار کند و ما ذالکه علی الله بعزیز.