مروری بر مسائیل تاریخی گذشته مذهبی ونصیحتی برای پژوهشگران ونویسندگان امروزی :


 

 مروری بر گذشته تاریخی مسائیل دینی ومذهبی وپند ونصیحتی برای پژوهشگران ونویسندگان امروز :                                                                              

آیا راه های که سالهای سال طی طریق شده وعلما ء بزرگوار دینی در گذشته سالها متوالی از عمر وحیات خودرا صرف آنها کردند ضرورت به طی طریق مجددو تکراری دارد ؟ وآیا چنین روشی نوع بی حرمتی وقدر نشناسی به زحمات  آنها حساب نمیگردد؟ من در تعجبم از کسانیکه اینقدر همه بمسائیل پیچیده ومغلق مذهبی می پیچند وتکرار مکررات میکنند  در حالیکه پیش از آنها علماء زیادی در جهان اسلام آمدند ورفتند وسر این موضوعات ومسائیل بحث ها ی زیادی کردند حتی کتاب های عظیم وپرحجمی را هم نوشته کرده وبما گذاشتند که آنها را حالا ما ا گر بتوانیم مطالعه وتحقیق کنیم کاربسیار بزرگی را انجام دادیم البته یک سلسله موضوعات جنجال بر انگیز که باعث نفاق واختلاف در جهان اسلام در بین مسلمانان گردیده نیز شامل این موضوعات ومباحث میگردد بطور مثال بحث جای نشینی بعد از وفات پیامبر بزرگ اسلام بحث  - صفات خداوندج - بحث معصومیت غیر انبیا ء - بحث تقدیر خیر وشر بحث جبر واختیار-  بحث شفاعت واستمداد ازغیرخدا  - وحتی در فروعات دینی بطور مثال در نماز دست ها بسته شود ویا رها گردد ؟ اگر بسته شود زیر ناف بسته شود ویا بالای سینه ؟ پاها مسح شود ویاشسته شود ؟بعد از وفات پیامبر اسلام بحث جانشینی بعد از پیامبر که عمدتا دو مذهب اهل سنت وتشیع در این مورد باهم اختلافات  دارند و کتاب ها واثاری پر از این حرف ها ومسائیل نوشته شده که در هر دو طرف موجود است وتا حالا دیده نشده که  هیچ شیعه سنی شده ویا سنی هم شیعه شده باشد وهر دو مذهب به راه خود روان اند ویا مبا حثات در داخل خود مذاهب  بحث سنت وبدعت وهر چیز نوی را بدعت  پنداشتن - وطرف مقابل را مبتدع در دین تصور کردن وبعضا قدم را از آن فراتر گذاشتنه وروش تکفیری را پیشه گرفتن ویا اینکه احکام ودساتیر دینی را غیر قابل تطبیق در جامعه امروزی دانسته ومذاهب اسلامی رابه فرسودگی واز رده خارج تصور کردن وسائیر موضوعات ومسائیل دیگر که همه اینها در حالی در جوامع اسلامی  مطرح میگردد که جهان اسلام از سواد کافی روز هم بر خوردار نبوده واز کاروان علم وترقی عقب مانده و بخصوص کشور ما که متا سفانه هنوز مردم این کشور  هفتاد درصد از نعمت اولی سواد محروم اند ودر راه کسب علم ودانش روز همه  ما میلنگیم  سیم کشی - عادی  بر ق وچوکات بندی یک خانه وحویلی را هنوز نمیدانیم ؟ وبا فرمول های عادی مسائیل علوم طبعی همه بیگانه ایم در این صورت بازهم کوشش مینمایم تا بیشتر جوانان ونو جوانان خود را در مسائیل پیچیده و مغلق مذهبی مصروف سازیم ؟ البته هیچ شکی وجود ندارد که ما به دانستن مسائیل مذهبی خود ضرورت داریم اما اینکه همه ما دانشمند ومتخصص علوم دینی ومذهبی گردیم وهیچ کسی را عالم وآگاه در مسائیل دیگر زندگی  خود نداشته باشیم هم مایه تعجب وخجا لت  است ؟طوریکه همه ما در مسائیل مذهبی علاقه زیادی داریم که در جایش قابل ستایش وتمجید است در کنار آن اگر بمسائیل دیگر زندگی خود نیز توجه داشته باشیم وفرزندان خود را در فراگیری علوم روز ماننده صنعت طبابت تخنیک ریاضی حرفه ومسلک  نیز وادار سازیم تا بیشتر در این عرصه بیاموزند وجامعه خود را در راه پیشرفت وترقی روز کمک کنند واختلافات مذهبی ودید گاها وبرداشت ها ی متفاوت از متون دینی ما را از اصل هدف زندگی دور نگه ندارد کار شایسته وسزاوار تحسین  را انجام داده ایم وگرنه  غرق در مسائیل اختلافی مذهبی گردیم وبر اختلاف مذاهب اصرار داشته باشیم وهر کسی بر داشت خاص خود را از مسائیل مذهبی داشته باشیم یکی خود را روشن فکر دینی ودیگری خود را صاحب اندیشه های ناب اسلامی سنتی فکر کنیم چنین روش ورویه ای نه بحال خود ما ونه بحال جامعه ومردم ما غیر از اختلافات بیشتر دیگر کدام ثمره وسودودست آوردی  بهمراه نخواهد داشت ُ والسلام

اخلاق محمدی ص چیست ؟

اخلاق محمدی ( ص)چیست ؟ بیامبر اسلام ص همیشه بیروانش را به حسن سلوک ورفتار نیک وخلق بسندیده واخلاق حمیده - محبت ومهر ورزی نه تنها با انسانها توصیه وسفارش میکرد ند بلکه سفارش به رعایت حال همه جانداران نیز مینمودند در حدیث گهر باری آن حضرت بیروانش را چنین سفارش میکردند : با آنانیکه در روی زمین زندگی میکنند محبت ومهربانی داشته باشید تا سبب رحمت -رافت وعطوفت ذات قرار گیرید که در آسمانها وزمین هردو مسلط است (ارحموا من فی الارض یرحمکم من فی السماء ) بیامبر بزرگ اسلام ص بیروان خود را نه تنها با انسانهای که هم کیش وهم عقیده ایشان نبوده ونیستند به مدارا وحسن سلوک ورفتار نیکو وبسندیده توصیه وسفارش مینمودند بلکه آنان را با همه موجودات عالم که مخلوق خالق یکتا وتوانا هستند توصیه به محبت ومهر ورزی میکردند چه انسان در حقیقت تنها عبارت از مشتی گوشت وخون واستخوان نیست وتنها موجود که بخورد وبیاشامد ورفع مساپیل جنسی کند نبوده بلکه جوهره اصلی وحقیقت ذاتی انسان آن گوهر است که در درون انسان نهفته بوده وآن عبارت از جوهره انسانی اوست که بوسیله آن احساس ویاد خدا میکند - مهر میورزد - متا ثر میشود با انسانها ی همنوع خود طرح دوستی میریزد وبا آنها همنواپی میکند باغم ودرد ایشان خود را شریک وسهیم میداند باشادی ایشان شاد وبااندوه شان اندوهگین میگردد انسان باهمین ارتباطات معنوی خود میتواند با مبداء آفرینش وهستی یعنی خالق خویش ارتباط برقرار کند وداپیما بیاد او باشد وگر نه انسانیکه نه با خدا ونه با مردم وجامعه خود رابطه معنوی نداشته باشد چطور میتوانیم بگوییم که او واقعا بطور حقیقی زنده وفعال است ؟

ضرورت به انسجام داخلی بیشتر :

 

ضرورت بیشتر به انسجام ملی :                                                         

 طوریکه مشاهده میشود براکندگی واختلاف نه تنها سبب افزایش مشکلات داخلی کشور میگردد بلکه مشکلات را در سطح بین الملل نیز میتواند برای افغانستان سبب گردد  امروز اگر دوسه کشور (باکستان روسیه فدراتیف وجمهوری چین )درغیاب افغانستان راجع بمساپیل افغانستان در مسکو جلسه وکنفرانس داپیر میکنند  علت اصلی آن براکندگی داخلی خود ما در داخل کشور است که کمتر میتوانیم توجه خود را بمساپیل بیرونی کشور معطوف سازیم حتی کشورهای که خود را به افغانستان نزدیک تلقی میکردند ودم از مشارکت در بازسازی افغانستان میزدند امروز در غیاب افغانستان میخواهند بزعم خود قبای مناسب به تن افغانستان برای افغانستان بدوزند بدون اینکه از خود مردم افغانستان بر سان هم کنند ؟وبنام تب وتلاش های صلح جویانه بدون حضور داشت دولت افغانستان اقدام به چنین کاری مینمایند ؟ که ایجاب میکند تا افغانستان هر چه زودتر متوجه چنین مساپیل گردد ودست به اقدامات عملی جهت انسجام واتحاد  داخلی میان جناحهای داخلی زده وبایک صدا موضع واحد روشن خویش را بگوش جهانیان برساند واز دوست ها وهم بیمانان استراتژیک خود وملل متحد بخواهد تا در قبال چنین تحرکات بی تفاوت نبوده وموضع روشنی در بیش گیرند ودر بین جریانات تروریستی فرقی قاپیل نگردندو هر کسیکه به بروسه صلح جواب رد میدهد ودر صف تروریزم قرار داشته وبر طبل جنگ میکوبد  چه داعش وچه طالب باشد فرقی میان شان وجود نداشته و گذاشته نشود واز سفرای کشورهای تدویر کننده کنفرانس نیز توضیح خواسته شود که هدف از تدویر چنین کنفرانس چه بوده ؟ وعلت عدم دعوت رسمی از جمهوری اسلامی افغانستان که صاحبان اصلی قضیه هستند  در چه نهفته بوده چرا دعوت رسمی صورت نگرفته است ؟ وچرا باچنین اقدامات که بنحوی مداخله در امور داخلی افغانستان تلقی میگردد از جانب این کشور ها  که خود را دوست افغانستان هم  میدانند صورت گرفته است ؟وهمه جریانات سیاسی داخل کشور که قاپیل بمشارکت ملی ودموکراسی واجتناب از انحصار گراپی هستند باید در قبال چنین جریانات ملی صف واحدی داشته وانتقادها واعتراض های داخلی خود را در زمان ودر جایش مطرح نمایند ودر مساپیل ملی یک دست ویک صدا باشند والسلام 

بدون علم وآگاهی حکم وفتوا صادر نکنیم :


بدون علم وآگاهی حکم و فتوا صادر نکنیم :

متا سفانه در کشورما رسم بر این است که کسی نباید کم بیاورد وبهر چیزی بدون علم وآگاهی بایست جواب داشته باشد تا آن را ارائه نماید کسانی را میبینید که دروازه دانشگاه علوم طبی را ندیده اند اما بنام داکتر نسخه میدهند کسان دیگری را میبینید که الفبای علوم نظامی را نخوانده ولی صاحب نظر در علوم نظامی خود را فکر نموده  جنرال وارکان حرب  خود را  می پندارند  واز این طریق بمقامات هم میرسند وهمچنین کسانی را مشاهده میکنید که قر آن کریم را از رو خوانده نمیتوانند ولی بنام عالم ومفتی فتوا صادر میکنند  اینجاست که مصدا ق حدیث پیامبر بزرگ اسلام را بچشم سر مشاهده میکنید که فر موده است  :          

 ( اذاوسد الامر بغیر اهله فا انتظروا الساعته اوکما قال علیه الصلاه والسلام  ) حدیث شریف به روایت بخاری-- زمانیکه کار بغیر اهل آن سپرده شود قیامت را انتظار داشته باشید  این همه  در حال است که در جهان امروزی  ما همه چیز تخصصی شده وهر چیزی از خود اهل خود را دارد بدون اهل آن اگر کسی دیگری  از خود چیزی بگوید ویا عملی انجام دهد نتیجه آن بجز از خرابی وتباهی چیز دیگری نخواهد داشت اگر شخصی نادانی بنام داکتر برای مریضان نسخه بدهد مریضان را خواهد کشت واگر سر لشکری نادان سربازانش را قومانده غلط بدهد لشکرش نابود میشود واگر نیمچه ملای فتوا صادر کند مردم را از دین بی دین کرده سبب گمراهی خود ودیگران میگردد . در کشور ما دو موضوع ازهمه بیشتر رواج پیداکرده است  یکی از این دو موضوع مسائیل دین است ودیگری مسائیل سیاسی که امروز کشورما بحدکافی کار شناس سیاسی دارد ؟  و هر فرد از افراد خود را صاحب نظر در مسائیل دینی وسیاسی میپندارند ودر ساحه علوم دینی چه عرض کنم تا حدی که هرکس از افراد جامعه فتوا صادر میکند بخصوص عده متاسفانه مهر تکفیر وتفسیق در جیب شان بوده وهر کس بنظر شان بد جلوه کند از این مهر وتاپه استفاده میکنند عده قدم را از این هم فراتر گذاشته حتی علما ء بزرگ گذشته را زیر سوال برده و بساحه اصحاب پیامبر وخلفاء راشدین وفقهاء امت تاخت وتاز کرده  کارنامه آنها را زیر سوال برده خود را صاحب نظر واهل فتوا میدانند وبه  زحمات علماء گذشته هیچ نوع ارج واحترا می را قائیل نیستند در حالیکه خودشان در کوچه یک خم خانه هم نیستند ؟ وبخود جرئت میدهند تا هر چه در دل وفکرشان چه درست ویانادرست باشد به بیرون بریزند وخودرا متاسفانه با این کردار رسوا میسازند اینها همه در حال دیده میشود که  امروز مسائیل سیاسی و دینی حتی منابع دینی همه شکل تخصصی بخود گرفته  چنانچه ممکن شخصی در علم حدیث  وارد باشد مگر بعلم تفسیر وارد نباشد که امروز میبینید دانشکده های تحت همین نام ها فعالیت میکنند ومتخصیصین را تربیه میکنند ممکن کسی تفسیر قرآن کریم را بداند ولی  توان استخراج احکام را نداشته باشد و کسی ممکن علم فقه عملی را بداند ولی اصول علم فقه را زیاد وارد نباشد وحتی در داخل علوم اسلامی ممکن شخص  در رشته خاصی تخصص داشته باشد مثلا در علم میراث ویا در علم اسناد احادیث وامثال اینها تخصصی داشته باشد  ولی اینکه فرد جامع العلوم وا لکمالات  باشد از جمله نادرات است لذا صدور فتوا وحکم قضاء مسائیل است که هرکس از عهده   آن بر آمده نمیتواند ودر باره حکم قضاء گفته شده  قاضی که طلب قضاوت میکند بمنزله مذبوحه است که بدون کارد خود را ذبح کرده  است لذا باید توجه  داشته  باشیم که بدون علم وآگاهی فتوا صادر کنیم  واز جمله کسانی نباشیم  که سبب گمراهی خود ودیگران میگردند وبمصداق حدیث پیامبر اسلام ص و از جمله مفتیان نباشیم که سب گمراهی خو ودیگران گردیم  ( ضلوا واضلوا ) والسلام