واقعیت های ناخوش آینددرجامعه ما :


متا سفانه در کشورما رسم بر این است که کسی نباید کم بیاورد وبهر چیزی بدون علم وآگاهی بایست جواب داشته باشد تا آن را ارائه نماید کسانی را میبینید که دروازه دانشگاه علوم طبی را ندیده اند اما بنام داکتر نسخه میدهند کسان دیگری را میبینید که الفبای علوم نظامی را نخوانده ولی صاحب نظر در علوم نظامی خود را فکر نموده جنرال وارکان حرب خود را می پندارند واز این طریق بمقامات هم میرسند وهمچنین کسانی را مشاهده میکنید که قر آن کریم را از رو خوانده نمیتوانند ولی بنام عالم ومفتی فتوا صادر میکنند
اینها همه در حال است که در جهان امروزی ما همه چیز تخصصی شده وهر چیزی از خود اهل خود را دارد بدون اهل آن اگر کسی دیگری از خود چیزی بگوید ویا عملی انجام دهد نتیجه آن بجز از خرابی وتباهی چیز دیگری نخواهد بود اگر شخصی نادانی که الفبای طبابت را نمیداند بنام داکتر برای مریضان نسخه بدهد مریضان را همه خواهد کشت واگر سر لشکری نادان سربازانش را قومانده غلط بدهد لشکرش نابود میشود واگر نیمچه ملای فتوا صادر کند مردم را از دین بی دین کرده سبب گمراهی خود ودیگران میگردد . در کشور ما متا سفانه دو موضوع ازهمه بیشتر رواج پیداکرده است یکی از این دو موضوع مسائیل دین است ودیگری مسائیل سیاسی که امروز کشورما بحدکافی ما شاءالله کار شناس سیاسی دارد ؟ و هر فرد از افراد خود را صاحب نظر در مسائیل سیاسی میپندارند ودر ساحه علوم دینی چه عرض کنم تا حدی که هرکس از افراد جامعه فتوا صادر میکند بخصوص عده قدم را فراتر گذاشته متاسفانه مهر تکفیر وتفسیق در جیب شان موجود بوده وهر کس بنظر شان بد جلوه کند از این مهر وتاپه استفاده میکنند عده از این هم فراتر رفته حتی علما ء بزرگ گذشته را زیر سوال برده وبعضا بساحه اصحاب پیامبر وخلفاء راشدین وفقهاء امت تاخت وتاز کرده کارنامه آنها را زیر سوال برده خود را صاحب نظر واهل فتوا میدانند وبه زحمات علماء گذشته هیچ نوع ارج واحترا می را قائیل نیستند در حالیکه خودشان در کوچه یک خم خانه هم نیستند والفبای علوم دینی را نمیدانند ؟ و لی بخود جرئت میدهند تا هر چه در دل وفکرشان چه درست ویانادرست باشد به بیرون بریزند وخودرا متاسفانه با این کردارخویش رسوا تر میسازند اینها همه در حال دیده میشود که امروز همه مسائیل سیاسی و دینی حتی منابع دینی همه شکل تخصصی بخود گرفته چنانچه ممکن شخصی در علم حدیث وارد باشد مگر بعلم تفسیر وارد نباشد که امروز میبینید دانشکده های تحت همین نام ها فعالیت میکنند ومتخصیصین را تربیه میکنند ممکن کسی تفسیر قرآن کریم را بداند ولی توان استخراج احکام را نداشته باشد و کسی ممکن علم فقه عملی را بداند ولی اصول علم فقه را زیاد وارد نباشد وحتی در داخل علوم اسلامی ممکن شخص در رشته خاصی تخصص داشته باشد مثلا در علم میراث ویا در علم اسناد احادیث وامثال اینها تخصصی داشته باشد ولی اینکه فرد جامع العلوم وا لکمالات باشد از جمله نادرات وغیرممکن است صدور فتوا وحکم قضاء مسائیل است که هرکس از عهده آن بر آمده نمیتواند ودر باره حکم قضاء گفته شده قاضی که طلب قضاوت میکند بمنزله مذبوحه است که بدون کارد خود را ذبح کرده است لذا باید توجه داشته باشیم که بدون علم وآگاهی فتوا صادر کنیم واز جمله کسانی نباشیم که سبب گمراهی خود ودیگران میگردند وبمصداق حدیث پیامبر اسلام ص از جمله مفتیان نباشیم که سب گمراهی خو ودیگران گردیم ( ضلوا واضلوا ) وهمچنین در عرصه علوم سیاسی شخصی میتواند کار شناس روابط بین المللی بوده باشد ولی بمسائیل اقتصادی جهانی زیاد وارد نباشد ویا اینکه دارای تجارب در امور کنسلی وحقوق خصوصی بین الملل بوده باشد ولی بمسئائیل اقتصادی وروابط بین المللی آگاهی کاملی نداشته باشد لذا میبینید هر علم وفنی صاحب ومتخصص خود را دارد وبدون اهل آن رسیدن بمقصد وبدست آوردن نتیجه مطلوب مشکل وغیر عملی ونا ممکن است والسلام