بزرگترین مشکل برداشت های ناقص واعمال نیمبند عده از اسلام است :

 

   بزرگترین مشکل برداشت های ناقص واعمال نیمبند عده از اسلام است :

یکی ازمشکلا ت بزرگ موجود  برداشت های ناقص و اعمال نیم بند عده جاهل ومتعصب  از اسلام ودین است که میخواهند اعمال و رفتار ناقص و برداشت های نارسای خود را در جامعه طوری انعکاس دهند که گویا نمونة کامل و الگوی تمام عیار از اسلام واقعی بوده در حالیکه در حقیقت چنین نیست. چه بسا برداشت های سطحی و ناپختة واعمال نیمبند شان در صورتیکه ریا نباشد بازهم اسلام عزیز را – که دین مقدس همة امت مسلمه است- در موقعیت بسیار مظلومانه - نازک و خطیری قرار میدهد. زیرا هرکس و هرجمعی از این عده بدون در نظرداشت روح کلی اسلام میخواهد برداشت ناقص واعمال نیمبند خود را بنام الگوی تمام عیار اسلامی بنمایش گذاشته –  صبغة دینی  داده و به آن دلیل شرعی نیز بتراشند، در حالیکه کمتر کسی حاضر میشود تا خودش واقعاً به اسلام گردن نهاده و تسلیم بی قید  و شرط اوامر و احکام مقدس اسلام گردد. بلکه هر کس و هر گروهی مایل است تا خواسته های نفسی و شخصی خود وباند و گروه مربوط به خود را معیار اصلی قرار داده و اسلام را بر آن روکش سازد که این خود کار بدور از حقیقت اسلام است چه در چنین برداشتی میزان و معیار اصلی خواسته های فردی ( نفسی )و گروهی بوده تا اسلام بمعنی واقعیش چنانچه هر زمانیکه منافع وخواسته های شخصی شان برآورده نشود فریاد اسلام در خطر است را نیز سر داد وهرزمانیکه منافع وخواسته های شان برآورده شود همه چیز سر جایش بوده وهیچ خطری هم اسلام را نیز  تهدید نمیکند ؟ به تعبیر گویا تر میتوان گفت که خواسته های حزبی – گروهی و شخصی میخواهد جای دین را برکند وبگیرد  که این کار و عملی بسیار خطرناک وخلاف اسلام است و به حق باید اذعان کرد تا زمانی که برداشت های این چنینی در درون جامعه نا رسای مثل کشور ما وجود داشته باشد و اصلاح نگردد و همین حالت خود خواهی وتنگ نظری منفعت جویانه و متعصبانه  وعدم بصیرت وعدم شناخت از زمانه وعصر خویش نیز برآن اضافه گردد وهمچنین ادامه داشته باشد  مشکلات جامعه هم یقینا هر روز نسبت به روز دیگر از این ناحیه  بیشر خواهد شد. و بصراحت باید اعلام نمائیم که نارسایی های این چنینی در اصل هیچ ربطی به اسلام عزیز  ندارد، تابر آن اعتراض وارد گردد. زیرا همه میدانیم که اصل و گوهر اسلام عاری از هر نوع خودخواهی، کج اندیشی، افراط  وتفریط گرائی، بدعت سازی و خرافه پرستی ومنفعت جویی بوده پیدایش خرافات، کج اندیشی های منحجرانه و رواج بدعت ها، واستفاده جویی ها بدون شک از جمله اموری است که توسط انسانها بر دین چسپانیده شده و ازان سوء استفاده میشود زیرا اسلام دین مقدس است که اصولاً در فطرت انسان ریشه داشته وعاری از همه این برچسب ها ناروا است 

شناخت اسلام با خود اسلام :

 

 شناخت اسلام با خود اسلام  :                                                                                                                    

     اگر به قرآن کریم مراجعه کنیم میبینیم که کلمة اسلام در این کتاب مقدس به مراتب زیادی ذکر گردیده                                      

 و دین برحق و مورد پذیرش در نزد  خداوند (ج ) را بنام (اسلام) یعنی (تسلیم بودن به الله )یاد کرده و قرآن کریم  آن را به ماچنین تعریف                                                            

 میکند  :(بیگمان دین حق در پیشگاه خداوند «ج» اسلام است.)( ان الدین عندالله الاسلام  ) (۱ ) ودر جای دیگر باز قرآن کریم چنین میفرماید:                                                                                                      

 (کسی که غیر ازدین  اسلام دین دیگری را بر گزیند از او پذیرفته نمیشود و او در آخرت از جملة زیانکاران خواهد بود.)(*)              

 ( ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه  ) ( قرآن کریم )                                                                                           

 طوریکه همه میدانید  دین اسلام  آخرین  دین برحق الاهی وتوحیدی بوده  که برای تکمیل دیگر ادیان برحق الاهی  فرو فرستاده شده و شرا یع  گذشته  آسمانی  با نزول  قرآن کریم  وبیان شریعت اسلام به پایه  کمال خود رسیده  اند  ودین اسلام  باخصوصیات فطری  که دارد

که ( کل مولود یولد علی الفطرت وابواه یهودانه او ینصرانه او یمجسانه  ) ۰۱) که هر مولودی در جهان با ایمان فطری خلق میشود واسلام همین ایمان فطری بشر را در راه درست ومعقول آن هدایت ورهنمایی میکند که از این جهت   میبینیم که دین اسلام هیچ                          نوع تصادم و تعارضی با زندگی فطری انسان نداشته تا مانع پیشرفت و ترقی انسان و کسب علم و تکنالوژی عصری و تجارب مکتسبه او گردد، بلکه خود اسلام  مؤئید و مشوق علم و آگاهی برای انسان بوده و دستور مؤکد به آموزش علم ودانش به همه پیروان خود میدهد وچنین  میفرماید ( طلب العلم فریضته علی کل مسلم ومسلمه) (۱) یعنی طلب  وفراگیری علم ودانش  بر هر مرد وزن مسلمان فرض است این آیین  مقدس  با وسعت نظر ودید مثبتی  که برای  ( بشریت   ) دارد اورا هر گیز از فطرت بشریش جدا نساخته  بلکه  بازندگی فطری بشری               او  هم آهنگی و همنوائی کاملی داشته و بر عواطف و غرائز فطری انسان اعتنا مینماید  . از اینرو است که پیامبر اسلام این دین مقدس را بنام دین برتر و متعالی برای بشریت معرفی نموده و فرموده  (الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه)(*) اسلام دین عالی و برتر بوده که هیچ دین و آئین دیگری بر آن برتری و مزیت نداشته   که یکی از جملة برتری های اسلام همین فطری بودن این دین مقدس بوده که با غرائز فطری بشر برخورد منفی ندارد  و انسان را از فطرتش جدا نمی سازد،البته  بهترین راه شناخت محاسن، مزیت ها و خوبی های اسلام  نهفته در خود اسلام است که هر انسان محقق و پژوهشگری اگر خواسته باشد تا اسلام را بشناسد  میتواند با مراجعه به نصوص قرآنی و سنت نبوی (ص) (حدیث) به  این شناخت دسترسی کاملی  پیدا کند. و اسلام را با خود اسلام بهتر بشناسد زیرا اسلام از خود چنان محاسن و خوبی های  زیادی دارد که احتیاج به اخذ محاسن و مزایای عاریتی از دیگران  هر گز نبوده باشد  که  تا با تکلف کوشش شود مزایا و محاسن را از دیگران به عاریت بگیرد.؟ این دین مقدس با خصوصیات که دارد  میتواند  علاقه عامه  مردم را  بخود جلب  نماید همانطور که میتواند دانشمندان و فیلسوفان را تحت تأثیر خود قرا دهد به همان اندازه میتواند بر عامة مردم نیز تاثیر گذار  باشد.                                                                          

اگر ادعای توزیع تذکره های تقلبی صخت داشته باشد بحران بی اعتمادی مردم را سب خواهد شد :

اگر ادعای توزیع تذکره های تقلبی صحت داشته باشد اوج
بحران بی اعتمادی مردم رادر پروسه انتخابات سبب خواهد گردید :
=====================================
طوریکه میدانید اعتماد پدیده نیست که آنی در یک جامعه بوجود آید بلکه مدت ها زمان ضرورت است تامردم با رویت مصادیق اعتماد از طرف دولت - ودولتمردان – وکمیسیون انتخابات وسیاسیون مدعی رهبری کشورمجددا بتوانند به آنها وبه پروسه انتخابات شان اعتماد کنند ؟ و گوهر گم شده خویش را دوباره بدست آورند مگر از بین رفتن ویا از بین بردن اعتماد در یک جامعه به آسانی با حرکات مخرب ونا معقول بخصوص در کشوری چون کشور ما بسادگی میتوانداز بین برده شود ومردم را بصوب بحران بی اعتمادی بیشتری سوق دهد چنانچه در گذشته اعتماد مردم ما چندین بار وچندین مرتبه از طرف به اصطلاح مسولین انتخابات گذشته شکستانده شده است ؟ که حالا ما اثرات مخرب آن را بچشم سر مشاهده میکنیم که عدم رغبت مردم در ثبت نام شان در کمیسیون انتخابات برای رای دهی نمونه روشنی آن است که مشاهده میکنیم و میبینیم که مردم رغبت چندانی در ثبت نام های خودجهت رای دهی از خود نشان نمیدهند ومیبینیم که بسیار مشکل است تا مردم مجددا اعتمادخود را به کمیسیون انتخابات وپروسه آن حاصل کنند ؟ واعتماد از دست رفته خود را مجددا بدست آورند ؟ مگر با گذشت ومرور زمان وکسب رضاییت واعتماد سازی صادقانه و مجدد از طرف مسولین دولتی وکمیسیون انتخاباتی ؟ وقتیکه در انتخابات های گذشته بمراتب تقلب کاری ونیرنگ بازی ها بصورت مکرر صورت گرفته ومتقلبین بجای اینکه بجرم (خیانت ملی ) محاکمه می شد ند که نشدند بلکه در عوض مکافا ت هم شدند ؟ لذا واضح است که مردم اعتماد خود را نسبت به انتخابات جدید وبرگزار کننده های آن از دست دادند ودیگربه مشکل به ندای شان ولو برحق هم باشد بتوانند لبیک بگویند ؟ واگرچنانچه قضیه توزیع تذکره های تقلبی در خانه های زور مندان ووابستگان دولتی وحکومتی که مجددا از طرف رسانه ها مطرح گردیده اگر صحت داشته باشد به علت بی اعتمادی های مکرر در گذشته ها وشکستاندن اعتماد مردم بمراتب دیگر مردم بسیار بمشکل میتوانند که به پروسه انتخابات که یک پروسه ملی هم است مجددا اعتماد کنند ؟ وبه سر صندوق های رای دهی حاضر شوند ؟ومتاسفانه بی اعتمادی های گذشته سبب گردیده که مردم به آسانی کمتر مبتوانند به کسی ویا جریانی اعتماد کنند زیرا بتعبیر عامیانه همیشه در گذشته ها
از ( زیر پلو ملی برآمده است ) والسلام

اسلام دین عاری از افراطگرائی خرافه برستی وکج اندیشی است :

 

 

 

 اسلام دین عاری از خرافه پرستی - افراطگرایی  وکج اندیشی است  :

=================================

 اسلام عزیز که دین همه امت مسلمه است عاری از هرگونه افراطگرائی، کج اندیشی، بدعت و خرافه پرستی بوده و احترام و ارج کاملی به علم و دانش بشری داشته خصوصیتهای فطری در روح و گوهر آن نهفته است که هیچ نوع تعا رض و تصادمی با پیشرفت علمی و ترقی  و علم و تکنالوژی عصر و تجارب مکتسبه انسان ندارد و با زندگی فطری انسان طوریکه اشاره کردیم هماهنگی کامل دارد و بشر را ابداً از فطرت بشری او جدا نمیسازد، بلکه بر عواطف و غرائز فطری انسان اعتنای کاملی کرده و آن را میپذیرد. چه اسلام ماننده چشمة زلالی است که هر کس به قدر تشنگی خود میتواند از آن رفع تشنگی نموده به همه مذاق ها غذایی و به همه دردها دوایی داشته و دارد. چه اسلام آئینی است که هیچ کس و هیچ جمعی را از خود نمیراند. انسانیت را بدون تبعیض ملاک ارزش قرار داده بر رنگ، قوم، نژاد، ثروت و دارای انسان ارزش ذاتی قایل نبوده، فقط عمل و تقوای انسان را ملاک حقیقی مزیت قرارداده مزیت و برتری هر انسانی را در گرو عملکرد خود او میداند.

این آئین مقدس چنان واضع، روشن و آسان است که هر انسان عاقلی میتواند بدون تکلف به آن آشنائی کاملی پیدا کرده و به احکام جاویدانة آن  عمل کند. خصوصیت های چون آسانی، وضاحت و روشنی، عدم برخورد منفی با خواسته های فطری انسان، عدم پذیرش ازدیاد و نقصان در اصول مسلمه و ثابتة آن، ارزش استدلال و منطق در پذیرش آئین جاویدانة آن، مجموع مسائل خیلی با اهمیت و با ارزشی است که در شناخت اسلام میتواند برای انسان نقش اساسی داشته وبه او کمک نماید  .

طرق شناخت اسلام ویا بتعبیر دیگر اسلام شناسی :

              طرق شناخت اسلام  ویا بتعبیر دیگر  (اسلام شناسی ) :

 بهترین روش برای شناخت اسلام برای مسلمانان خود اسلام ونصوص مقدس ومتین  آن است که احتیاج  به فلسفه بافی زیادی ندارد چه انسان مسلمان برایش نص قرآن کریم وسنت پیامبراسلام   ( حدیث )بزرگترین و محکم ترین دلیل است که هردوی آن ها در دسترس عموم مسلمانان قرار دارد ولی برای غیر مسلمانان احتیاج به فلسفه وبیان حکمت ودلائیل عقلی

(انفسی وآفاقی ) ضرورت بیشتری احساس میگردد – یعنی برای شناخت اسلام میتوانیم دومبحث جداگانه ومجزا داشته باشیم

یکی بحث درون دینی :که  بیشتر مخاطبان آن خود مسلمانان هستند ودیگری بحث بیرون  دینی : که مخاطب آن دیگران اند که در این بحث بیشتر روی مسائیل وادله عقلی ومزایای اجتماعی واخلاقی اسلام میتوانیم تمرکز داشته واسلام را باسائیر مذاهب ومکاتب دیگر در اینجا  مقایسه کرده وبرتری آن را به اثبات رسانید البته   در بحث درون دینی برای شناخت اسلام  موضوعاتی چون – اعتقادا ت – عبادات – اخلاقیات  ومعاملات را بطور کلی وخلاصه میتوان یاد کرد که در هریک از موضوعات یادشده فوق کتاب های زیادی را نیز میتوان پیدا کرد

  ومورد مطالعه خود  قرار داد .

  الف : بحث اعتقادات : طوریکه میدانید هر دین . مذهب ومکتبی از خود مبانی واساسات بنیادی دارد که برای پیروان آن دین ومکتب شناخت آن مبادی واساسات وباور واعتقاد به آن مبانی واساسات  از جمله ضروریات ووجائیب اولیه وی محسوب میشود از این جهت است که علماء ودانشمندان علوم اسلامی میگویند تعلیم وفراگیری (علم عقائید )از جمله واجبات برای هرفرد مسلمان است.واز جانب دیگر اگر قدری دقیق شویم میبینیم که سرشت وخلقت بشر طوری است که از بدو پیدایش  درذات وخمیره وجودی آن غرائیز مختلفی را خداوندج خلق کرده و نهاده است که این غرائیز مختلف در طبیعت وسرشت انسان مزج وهمراه است چنانچه اگر ابعاد وجودی انسان را بیشتر مورد مطالعه  خود قرار دهیم خواهیم دید که انسان موجود چندین بعدی بوده که در رئس همه ابعاد وجودی آن دوبعد مادی ومعنوی  آن بیشتر جلوه نمائی میکند  چنانچه که میبینید انسان در حیات مادی خود به چیزهای مختلفی ضرورت دارد ماننده  ( غذا لباس ومسکن ) یعنی خوردن آشامیدن خوابیدن واوهمچنین برای ادامه حیات معنوی خود نیز به چیز های دیگری  ضرورت دارد - بتعبیر دیگر انسان موجودی است دوبعدی که هر یک از ابعاد وجودی آن به تغذیه وپرورش خاص خود محتاج است همان طوریکه انسان به خوردن - آشامیدن وخوابیدن ضرورت احساس میکند بهمانگونه انسان برای تغذیه معنوی وروحی خود به عقیده وایمان معرفت وخداجوئی  ومعنویت طلبی نیز احتیاج دارد چه انسان بی عقیده وبی ایمان ماننده موجود است که روح انسانی در کالبد وجودی آن مرده وامیدی بر زندگی بعدی آخرت وآینده   ندارد وهمه زندگی خویش را در چند روز حیات مادی دنیوی فکر کرده و امید وایمانی به آخرت وروز دیگری ندارد واز دید ومنظر او باقطع حیات مادی دنیوی همه چیز پایان میابد از این جهت  میتوان گفت که ایمان واعتقاد برای انسان منبع امید وسرچشمه حیات ابدی  است وجامعه انسانی بهمان اندازه که به رفاه مادی ضرورت احساس میکند ومیخواهد که در شرائیط بهتر وخوب تری زندگی کند و از لباس بهتر- غذای خوبترومسکن زیبا تری بهره مند شود که زندگیش از نظر مادی ورفاهی دارای همه امکانات  زندگی بوده باشد همچنین روح انسان هم به همین پیمانه بلکه بیشتر ازآن میخواهد  آرام وساکن ومطمئن وحائیز متکای  نیرومند معنوی بوده  واز گیرودار وسروصدای پرجنجال حیات مادی لحظه آرام ومطمئن وساکن گردد که این اطمینان  وتسکین را فقط عقیده وایمان به خداوندج میتواند برای انسان عنایت کند که انسان با معرفت کسی است که در عین گرفتاری به جنجال های زندگی مادی قسمتی از زمان ووقت خود را جهت تسکین روح واطمینان خاطر خویش به امور معنوی ومعرفت الاهی تخصیص میدهد ودر آثار دینی خود داریم که هر زمانیکه فشار واندوه وغم برسرور کائینات حضرت محمد مصطفی علیه الصلات والسلام هجوم می آورد ایشان به تفکر ونماز وتلاوت قرآن کریم مشغول میگردیدند .