میگویند ماهیگیری روزانه جند عدد ماهی صید میکرد واز آنها به رفیقش نیز کمک مینمود روزی رفیقش به ماهیگیر گفت : بجای این چند عدد ماهی که بمن کمک میکنی نمی شود تور ویا چنگگ ماهیگیری را بمن بیدا کنی ؟ تا دیگر بار دوش تو نباشم وخودم بتوانم روزی خود را پیدا کنم ؟ و در سیره پیامبر اسلام ص نیز آمده که شخص فقیری بود که میگفت هیج چیزی ندارد پیامبر اسلام به او گفتند در خانه خود برو وببین کدام تکه فرش
ویا ظرفی چیزی نداری؟ آن شخص فکر کرد
وگفت: فلان تکه فرش ویا انگشتری را در خانه خود دارم پیامبر اسلام ص به او گفتند :
که او رابیاور بعد از اینکه آن شخص تکه ویا انگشتری را آورد توسط خودش آن را فروختند ودرعوضش ریسمان و تیشه به او خریدند وگفتند :.بااین
ریسمان وتیشه خاروهیزم جمع کن وببازار
بفروش واز این طریق امرار معیشت کن.
واو این کار را آغاز کرد و بعد از مدتی وضعیتش تغییر نمود وتوانست زنذگی خود را اداره کند که این همان چیز ی است که ما امروزآن را گم کرده ایم وبه آن بهاء نمیدهیم بلکه همه چیز خود را از دیگران میخواهیم در حالیکه ممکن است در شرا ئیط موجود کمک های دیگران بما مفید وضروری باشد ولی در دراز مدت ا ثرات منفی خود را نیز خواهد داشت واز جمله نتائیج اولی آن این خواهد بود که مارا طفیلی ببار می آورد که هیجگاهی نتوانیم بپای خود به ایستیم وبخود متکی باشیم ؟ با عرض احترام
سید محمد خیرخواه