نقش دیانت وایمان داری....

    ( نقش دیانت وایمان داری در عملکرد انسان های مومن

            وشهدای مخلص در شرائیط سخت ودشوار)   

        

طوریکه  میدانید اثرات دیانت و ایمان داری انسان مؤمن در عملکرد او ظاهر میگردد و میتواند نقش اساسی را در تحولات درونی او ایفاء کند که در اینجا به نمونه های از تأریخ اسلام در این زمینه اشاره خواهیم کرد: 

نمونه اول:    

موضعگیری حضرت ابوبکر صدیق «رض» در زمان وفات رسول گرامی اسلام که اکثر مسلمانان خود را باخته و مبهوت گردیده ووضعیت خیلی حساس و موقعیت بحرانی بوجود آمده بود تا جایی که حضرت عمر فاروق «رض» با همه شوکت شجاعت و هیبتی که داشت از حالت عادی خارج گردیده و میگوید (هرکس بگوید محمد «ص» مرده است گردنش را با این شمشیر میزنم)، در آن وضعیت بحرانی و حساس حضرت ابوبکر صدیق «رض» در مقابل مردم حاضر گردیده و به آواز بلند و رسا اعلان میکند (ای مردم: هرکس محمد«ص» را میپرستیده اکنون محمد «ص» وفات کرده است و هر کس خدا «ج» میپرستیده خداوند «ج» زنده است و هر گز نمی میرد) و این آیة قرآن کریم را تلاوت می نماید: (وما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات اوقتل انقلبتم علی اعقابکم ومن ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا) (نیست محمد «ص» مگر فرستاده ای (رسول)، پیش از وی رسولان زیادی فرستاده شده و گذشته اند اگر روزی او بمیرد و یا کشته شود شما به عقب تان بازمیگردید و هر که به عقب باز گردد و مرتد شود هر گز به خدا زیانی نرسانیده است)(*) در اینجا حضرت عمر فاروق «رض» چه بجا و زیبا میفرماید: (به خدا قسم اگر ایمان ابوبکر صدیق «رض» را با ایمان همه امت بسنجند، ایمان ابوبکر صدیق «رض» از همه آنها افزونتر و سنگینتر خواهد بود.

موضعگیری دیگر حضرت ابوبکر صدیق «رض» بعد از رحلت پیامبر اسلام «ص» در بارة اعزام لشکر اسامه بود، که پیامبر اسلام «ص» قبل از بیماری و وفات شان این لشکر را آماده کرده بودند. مگر در اعزام لشکر بعد از رحلت پیامبر اسلام «ص» در بین مسلمانان تردید بمیان آمده بود که آیا لشکر اسامه در این شرایط حساس اعزام گردد و یا خیر؟ که ابوبکر صدیق «رض» باز با قاطعیت تمام به اعزام لشکر نظر داد و لشکر را اعزام کرد. و یا در مسأله مقابله با مرتدین و مانعین زکات که ابوبکر صدیق «رض» در مقابل عمر فاروق «رض» فریاد برمیکشد و میگوید: ای پسرخطاب؟ و حی خدا پایان پذیرفته و کامل گشته، من زنده باشم و بگذارم و حی الهی دچار کاستی و نقص گردد؟ به خدا سوگند که اگر حتی یک عقالی (زانوبندشتری) را که در زمان حیات رسول خدا «ص» به آن حضرت «ص» بعنوان زکات می داده اند از من بازدارند و به من بازندهند تا زمانی که بتوانم شمشیر در دست بگیرم بواسطة آن با ایشان نبرد خواهم کرد.(*)   

نمونه دیگر زندگی شهید راه اسلام مصعب ابن عمیر صحابی و شاگرد ایثارگر و وفادار مکتب اسلام است که نقش دیانت وایمانداری را بخوبی میتوان در عملکرد وشهادت او مشاهده کرد که تاریخ اسلام از زندگی وشهادت جوانمردانه او بما چنین حکایت دارد.

او پسر جوان، رشید و زیبا و ثروتمند یکی از بزرگان و متمولین (مکه) بود. پدر و مادرش او را ماننده هر پدر و مادر دیگری زیاد دوست میداشتند و در حد توان خود همه تسهیلات و امکانات زندگی را برای او فراهم ساخته بودند. در خانه که زندگی میکرد بواسطه ثروتمندی پدر و مادرش آن خانه دارای امکانات و زیورات زندگی بود که او میتوانست از این امکانات حداعظم استفاده را بنماید او در چنین خانواده رشد یافته و بزرگ شده بود او امکانات وتوانائی آن را داشت که از بهترین خوراکی ها و پوشاکی های زندگی در نوجوانی خویش مستفید گردد مگر همین پسر نازپردوردة عرب با یک تحول درونی همه این ناز و نعمت را بیکبارگی رها کرده و زندگی مشقت بار و پردرد سری را که سراسر مبارزه، غربت و مهاجرت را با خود همراه داشت بر زندگی راحت و با آسایش آنچنانی ترجیح میدهد چه انگیزه ای میتواند او را چنین وادار کند که خانه و فامیل، زندگی، ثروت و تنعم را بیکباره ترک کرده بعد از مهاجرت ها و سرگردانی های زیادی باالآخره در سرزمین غربت و مهاجرت در کنار لشکر اسلام در غزوة احد شهید شود؟ و همرزمانش حتی تکه پارچه ای را برای تکفینش نیابند تا پیکر مبارکش را بپوشانند و تنها تکه پارچه ای که یافت می شده چنان بود که اگر سرش را میپوشانیدند، پاهایش بیرون می مانده و اگر پاهایش را می پوشانیدند سرش بیرون می ماند. که بالآخره رسول خدا «ص» امر میفرمایند تا آن تکه را بر روی سرش بیفکنند و بربالای پاهایش گیاهان سبز و معطر را بپوشانند و پیامبر «ص» در کنار پیکر (مصعب جوان) ایستاده میشوند و میفرمایند: «وقتی که تورا در مکه میدیدم هیچکس خوش لباس تر و ناز پرورده تر از تو نبود، حالا تو را با موهای ژولیده و غبار آلود و پیکر زخم خورده و خسته در پارچه کوتاهی پیچیده اند که نمیتواند تنت را هم بپوشاند و این آیه قرآن کریم را تلاوت میفرمایند: (و من المؤمنین رجالٌ صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نَحبَهُ و منهم من ینتظرُ و ما بدّلوا تبدیلاً) (از مومنان مردانی هستند که به عهدی که با خدای خویش بسته اند وفا کرده اند و صداقت خویش را به اثبات رسانیدند بعضی از ایشان انجام وظیفه کردند و کارشان را بپایان رسانیدند و بعضی دیگر انتظار میکشند و هیچ نوع تغییر و تبدیلی را در پیمان و عهد خود با خداوند نداده اند) شهدای مظلوم میلیونی افغانستا ن که اکثرشان هیچ هدف بجز از حفظ اسلام وآزادی کشور خود نداشته اند مصعب گونه بواسطه حاکمیت اسلام  وسرفرازی افغانستان از جان وزندگی خود گذشتند ودر راه خداج قربانی دادند چه بسا جوانان که دانشگاه ودرس را بواسطه آزادی کشور خود ترک کرده خانه ودیار وعزیزان خویش را ترک گفته یا بسنگر شتافتند ویا در کنار دیگر هموطنان خویش مهاجر گردیدند  وچه بسا جوانان که در این راه شهید شدند.

که خداوند(ج) اسلام را بواسطه فداکاری و ایثارگری مسلمانانی صدر اسلام وشهدای پاک طینت امروزی که تعدادشان کم هم نبوده ، جلال و ابهت بخشیده و از برکت وجود چنین مسلمانان فداکار و جرئت مندی بوده که اسلام توانسته درقلوب مردم جهان به دورترین نقاط دنیا حتی نفوذ پیدا کند، عظمت و تمدن اسلامی را در سطح جهان پایه ریزی نماید، رسالت عظیمی را به دوش گیرد، و جای خود را در عرصه جهان هرچه باعظمت تمام تر باز کند و صحبت از رسالت و دعوت جهانی داشته باشد و همه دنیا را به خوبی ها ونیکی ها چلنچ دهد و برای جهان در خوبی ها و فداکاری ها حق طلبی ها و نوع دوستی ها مسابقه گذارد ( فاستبقوا الخیرات) وبه صراحت تمام اهل کتاب را به نفی شرک و بت پرستی فراخواند و پرستش و بندگی اربابان غیر خدا را باطل اعلان کند و بگوید: (قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الانعبد الاالله و لا نشرک به شیئاً و لا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله)(*) (به اهل کتاب بگو بیائید بسوی کلمة حقی که در بین ما و شما مساوی و مشترک است و آن اینکه جز خدای یگانه خدای دیگری را پرستش نکنیم و کسی را شریک و همراه او نسازیم.) چنانچه درتاریخ معاصر همه شاهد بودیم که از برکت خون شهدای مظلوم افغانستان جهان از شر کمونیزم نجات یافت وبوحدت وهمگرائی رسید خط برلین میان دو آلمان بر داشته شد وآلمان بوحدت نائیل گردید ولی متاسفانه مردم افغانستان هنوز درخون شنا میکنند وروزانه قربانی داده بزرگان ورهبران خویش را از دست میدهند  وکاروان شهدا ء در افغانستان همچنان ادامه دارد از رهبران جهاد گرفته تا پیروان شان هنوز به این کاروان می پیوندند  از رهبر جهاد ومقاومت افغانستان استاد برهان الدین ربانی گرفته تا قهر مان ملی کشور شهید احمد شاه مسعود همه وهمه دراین راه و در همین ماه سنبله شهید شدند که 18 سنبله سالروز شهادت قهرمان ملی کشور احمدشاه مسعود و29 سنبله سالگر شهادت رهبر جهاد ومقاومت استاد برهان الدین ربانی در افغانستان است  که به همین مناسبت همه ما بادست نیاز از خداوندبزرگ ج میخواهیم که روح ایشان وسائیر شهدای کشور وامت اسلام را شاد داشته وراه ایشان را پر رهرو وجنت النعیم را جای ایشان گردانیده ودر این کشور صلح وامنیت را تا مین نماید آمین یارب العالمین.

با احترام سید محمد خیر خواه.            

     منابع:   

  • قرآن کریم، سورة احزاب آیه 23  
  • حدیث شریف به روایت امام بخاری «رح»  
  • قران کریم سورة آل عمران آیه 64
  • قران کریم سورة آل عمران آیه 144
  • ترجمه از کتاب الایمان و الحیات یوسف قرضاوی  
  • حدیث شریف به روایت ابوداؤد، ترمذی و ابن ماجه «رحمة الله علیهم»  

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد