تفاوت آراء انسانها......

                                                                                           بسم الله الرحمن الر حیم

                             تفاوت آرا ء ونظریات  انسانها  :

 

باحکمت بالغة که خداوند «ج» در خلقت بشر داشته، افراد بشر را یکی نسبت به دیگری متفاوت آفریده که تأثیر این تفاوت خلقتی را میتوان در خوی و خصال، استعدادها و توانایی های متفاوت انسان و در زندگی فردی و اجتماعی او به خوبی ملاحظه کرد و به روشنی دید که همنوا با خلقت انسان، برداشت های او نسبت به مسایل مختلف زندگی اجتماعی از یکدیگر متفاوت بوده برداشت های درست و نادرست، سطحی و عمیق، منطقی و غیر منطقی حق و ناحق در کنار هم در فکر و ذهن هر کدام از افراد بشر موجود بوده که در عمل چهره نمایی میکند. 

چنانچه اگر رشد و تحول مثبت و سازنده در مغز و فکر انسان بوجود نیاید و مغز انسان همدوش با دیگر اندامها و اعضای وجودی انسان رشد متناسبی نکند،و تحول مثبتی را نپذیرد و یک حالت انجماد و ایستا را بخود داشته و در حالت انجماد باقی بماند، ماننده مغز طفل کوچک و خورد عقب مانده ذهنی که خودش هر روز از نظر سنی و جسمی رشد کرده ولی مغزش متعادل با اعضای دیگر وجودش رشد متناسب و متعادلی نداشته و در یک حالت ایستا و.انجماد باقی مانده و هرچه اندام های دیگر وجودش رشد میکنند مغز آن به همان حالت اولیه باقی میماند و به ماننده انسانهای عقب ماندة ذهنی که هر چند از نظر جسمی بزرگ میشوند، مگر مغز شان مغز همان طفل کوچک وخوردی بوده که رشد متوازن و متکاملی ندارد که بعضاً میبینید بعد از کمال رشد فیزیکی و با داشتن هیکل بزرگ و کلان آنچنانی هنگام صحبت و گفتگو حرف های کودکانه و نا متناسب به سن و موقعیت خویش به زبان میرانند که خود نمونة از عدم رشد و یا رشد نا متعادل فکر و مغز ایشان را با سایر اعضای فیزیکی وجود آنها نشان میدهد. البته این رشد نا متعادل سبب بروز مشکلات غیر طبیعی در مسیر زندگی فردی و اجتماعی انسان و جامعه میگردد و این مشکل زمانی بغرنج و بزرگ میشود که اشخاص دارای مشکلات مغزی این چنینی،به مخالفت باعلم وپیشرفت جامعه برخواسته نه تنها تصمیم گیرنده بر سرنوشت شخصی خود بوده بلکه تصمیم گیرندگان سرنوشت جامعه و ملتی نیز گردند ضعف این بلوغ فکری و رشد ذهنی زمانی بیشتر احساس میشود که در سطح بالا جامعه ای به کمبود و یا نبود چنین رشد فکری مواجه گردد و این مشکل زمانی حادتر خواهد شد که افراد دارای مغز خورد و کوچک بدون رشد ذهنی و بلوغ فکری خواسته باشند تا برداشت های ناقص و نارسای خود را از مسایل عمدة اجتماعی و سیاسی جامعه به منزلة وحی منزل الاهی غیر قابل تعدیل و تغییر تلقی کرده و زمانی مصیبت بارتر خواهد گردید که برداشت های سطحی ناقص و ناپخته خویش را از دین جزء از دین دانسته و خواسته باشند تا چنین افکاری را به زور و سرنیزه بر جامعه ای بقبولانند که در آن صورت وای بر حال چنین جامعه و ملتی خواهد بود! ؟. در حالیکه ماننده خورشید روشن است اسلام عزیز که دین همه امت مسلمه است عاری از هرگونه چنین کج اندیشی ها، بدعت و خرافه پرستی ها افراطگری وتفریط گرائی ها  بوده  نه تنها احترام و ارج کاملی بر علم و دانش بشری داشته بلکه علم را گم شده ای مومن دانسته وکسبش را به او ازهمه سزاوار تر میداند وهمه خصوصیتهای فطری در روح و گوهر این آئین پاک نهفته بوده که هیچ نوع تعرض و تصادمی با پیشرفت علم و ترقی بشر و تکنالوژی عصر و تجارب مکتسبه انسان ندارد، بلکه با زندگی فطری انسان هماهنگی کاملی دارد و بشر را ابداً از فطرت بشری او جدا نمیسازد، بلکه بر عواطف و غرائز فطری انسان اعتنا کرده و آن را در حد اعتدالش میپذیرد. چه اسلام ماننده چشمة زلالی است که هر کس به قدر تشنگی خود میتواند از آن رفع تشنگی نموده به همه مذاق ها غذایی و به همه دردها دوایی دارد. چه اسلام آئینی است که هیچ کس و هیچ جمعی را از خود نمیراند. انسانیت را بدون تبعیض ملاک ارزش قرار داده (ولقد کرمنا بنی آدم ) بر رنگ، قوم، نژاد، ثروت و دارای انسان ارزش ذاتی قایل نبوده، فقط عمل و تقوای انسان را ملاک حقیقی قرارداده مزیت و برتری هر انسانی را در گرو عملکرد خود او میداند وبس .

  با احترام سید محمد خیرخواه

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد