حقوق مسلمانان -همسایگان وخوشاوندان بریگدیگر ازنظر امام محمد غزالی رح:

 

 

 

 

 

                حقوق مسلمانان - همسایگان وخویشا وندان بریگدیگر  از نظر امام محمد غزالی  (رح )

            بنقل از کتاب ارزشمند (کیمیای سعادت ) ایشان  :

 

 

حق اول -- آنکه هرچه به خویشتن نپسندد به هیچ مسلمان دیگری نپسندد؛ که رسول (ص) می گوید: «مثل مؤمنان جمله چون یک تن است. چون یک اندام را رنجی رسد، همه اندامها آگاهی یابد و رنجور شود». وهرکه خواهد که از دوزخ خلاصی یابد باید که چون مرگ وی را دریابد، بر کلمة شهادت دریابد؛ و هرچه نپسندد که با وی کنند با هیچ مسلمان  دیگری نکند.

حق دوم- آنکه هیچ مسلمان از دست و زبان وی نرنجد. رسول ( ص)  گفت : دانید که مسلمان که بود ؟» گفتند : خدای و رسول وی بهتر دانند. گفت : «آنکه مسلمانان از دست و زبان وی آسوده باشند». گفتند: «پس مؤمن که بود ؟»  گفت: «آنکه مسلمانان  را بر وی ایمنی بود در تن و مال خویش».  گفتند: «پس مهاجر که بود؟» گفت : «آنکه از کار بد بریده بود».  و گفت : «حلال نیست کسی را که به یک نظری اشارت کند که مسلمانی ازآن برنجد و حلال نیست که چیزی کند که مسلمان بهراسد و بترسد.

حق سوم-  آنکه برهیچ کس تکبر نکند؛ که خدای تعالی متکبران را دشمن دارد و رسول (ص) گفت : «وحی کرد به من تواضع کن، تا هیچ کس بر هیچ کس فخر نکند». و نباید که به هیچ کس به چشم حقارت نگرد که باشد که آن کس ولی حق تعالی باشد و وی نداند، که خدای تعالی اولیای خود را پوشیده گردانیده است، تا کس بدیشان راه نبرد.

حق چهارم - آنکه سخن هیچ نمّام برهیچ مسلمان نشنود؛ که سخن از عدل باید شنید و نمام فاسق است که در خبر است که : هیچ نمام در بهشت نشود.  

حق پنجم - آنکه زبان از هیچ آشنا باز نگیرد بیش از سه روز. و رسول (ص) می گوید : «حلال نیست از برادر مسلمان بیش از سه روز زبان باز گرفتن» و بهترین ایشان آن بود که به سلام ابتدا کند .

حق ششم - آنکه با هر که باشد نیکوئی کند، بدانکه تواند و فرق نکند میان نیک و بد؛ که در خبر است که : «نیکوئی کن با هر که توانی؛ اگر آن کس اهل آن نباشد تو اهل آنی» . و درخبراست که: «اصل عقل پس از ایمان، دوستی نمودن است با خلق و نیکویی کردن با پارسا و ناپارسا .

حق هفتم - آنکه پیران را حرمت دارد و بر کودکان رحمت وشفقت کند، که رسول (ص) می گوید : «هر که پیر را حرمت ندارد و بر کودکان رحمت نکند از ما نیست.

حق هشتم - آنکه با همه مسلمانان روی خوش دارد و پیشانی گشاده دارد و در روی همگنان خندان باشد. رسول (ص) گفت : «خدای تعالی گشاده روی و آسان گیر را دوست دارد.    

حق نهم - آنکه هیچ مسلمان را وعده خلاف ندهد . در خبر است که سه چیز در هر که بود، منافق بود، اگر چه نماز کن و روزه دار است: اندر حدیث کردن دروغ گوید و وعده را خلاف کند و اندر امانت خیانت کند.

حق دهم - آنکه حرمت هر کسی به درجه وی دارد؛ هر که عزیزتر بود وی را در میان مردمان عزیزتر دارد.

حق یازدهم - آنکه هر گاه دو مسلمان با یکدیگر به وحشت باشند، جهد کند تا میان ایشان آشتی افکند، که رسول (ص) گفت: «بگویم شما را که چیست که از نماز و روزه و صدقه فاضلتر است" گفتند: بگوی. گفت: صلح افکندن میان مسلمانان.    

حق دوازدهم - آنکه همه عیب ها و عورت های مسلمانان را پوشیده دارد؛ که در خبر است که: «هر که در این جهان ستر برمسلمانان نگاه دارد ، حق تعالی اندر قیامت ستر بر گناهان وی نگاه دارد. 

حق سیزدهم - آنکه از راه تهمت دور باشد، تا دل مسلمانان را از گمان بد و زبان ایشان را از غیبت صیانت کرده باشد؛ که هر که سبب معصیت دیگری باشد، وی درآن معصیت شریک بود و رسول (ص) می گوید: «چگونه باشد کسی که مادر و پدر خود را دشنام دهد؟»  گفتند: «این که کند یا رسول الله؟»  گفت: «آن کسی که مادر و پدر دیگری را دشنام دهد تا مادر و پدر وی را دشنام دهند، آن دشنام وی داده باشد

حق چهاردهم - آنکه اگر وی را جاهی (وجاهتی ) باشد، شفاعت دریغ ندارد در حق هیچ کس. رسول (ص) صحابه را گفت: «از من حاجت خواهید که در دل دارم که بدهم و تأخیر می کنم، تا کسی از شما شفاعت کند تا وی را مزد بود؛ شفاعت کنید، تا ثواب یابید.

حق پانزدهم - آنکه چون بشنود که کسی در مسلمانی زبان دراز می کند و به جان و مال وی قصد می کند- و وی غایب است- ناصرآن غایب باشد در جواب و آن ظلم را از وی باز دارد؛ که رسول(ص) می گوید: «هیچ مسلمانی نیست که نصرت کند مسلمانی را جایی که سخن وی گویند به زشتی و حرمت وی فرو نهند، که نه خدای تعالی وی را نصرت کند آنجا که حاجتمندتر بود؛ و هیچ مسلمانی نیست که نصرت فرو گذارد و خصمی نکند، که نه حق تعالی وی را ضایع بگذارد. . . 

حق شانزدهم - آنکه چون به صحبت کسی بد مبتلا شود، مجاملت و مدارا باید کرد تا برهد و با وی درشتی نکند در مشافهه.

ابن عباس(رض) می گوید در معنی این آیت که «و یدرؤون بالحسنة السیئة» که فحش را به سلام و مدارا مقابله کنید.

حق هفدهم - آنکه نشست و خاست و دوستی با درویشان دارد و از مجالست توانگران حذر کند. رسول (ص) گفت: «با مردگان منشینید». گفتند که آنها کیانند؟  گفت: «توانگران   ( ممسک )

حق هیجدهم - آنکه جهد کند تا شادی به دل مسلمانی رساند وحاجتی از آن وی قضا کند. رسول (ص) می گوید: «هر کس که حاجت مسلمانی روا کند، همچنان باشد که همه عمر حق تعالی را خدمت کرده باشد. 

حق نوزدهم - آنکه فراتر که رسد، به سلام ابتدا کند پیش از سخن گفتن و دست وی فرا گیرد.

حق بیستم - آنکه به بیمار  پرسان شود کسی را که آشنا بود، اگر چه دوست نبود .

حق بیست و یکم -  آنکه از پس جنازه فرا شود . رسول (ص)  می گوید : «هر که از پس جنازه فرا شود وی را قیراطی مزد است و اگر بایستد تا دفن کنند، دو قیراط؛ هر قیراطی چند کوه احد». و ادب تشییع آن است که خاموش باشد و نخندد و به عبرت مشغول باشد و از مرگ خود اندیشه کند.

 

حق بیست و دوم-  آنکه به زیارت گورها شود، تا دعا گوید ایشان را و بدان عبرت گیرد و بداند که ایشان از پیش برفتندی و وی را نیز بباید رفت بزودی، و جای وی همچون جای ایشان گور است. 

این است جمله  تفصیل حقوق مسلمانان که نگاه باید داشت به مجرد مسلمانی.(*

بنقل از کتاب کیمیای سعادت تالیف امام محمد غزالی دانشمند مسلمان قرن پنجم هجری قمری  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد