از سنگ بزرگ آرد درشت ؟


ازسنگ بزرگ آرد درشت :
من نمیخواستم راجع به جناب حکمتیار چیزی بنویسم وحتی فکر میکردم که شاید در مجموعه شورای عالی صلح اگر بتواند حضور پیداکند در جزب بعضی از طالبان نقشی ایفا کرده بتواند ولی اینقدر عقده مندی از ایشان را تصور نداشتم که راجع به شهید قهرمان ملی کشور احمد شاه مسعود در قلب خود اینقدر عقده داشته تا جایکه بعد از شهادت قهرمان ملی چنین اتهام ودروغی را به آدرس ایشان رواداشته وچنین ادعا کند که گویا در سفر شهد احمدشاه مسعود در میدان شهر جهت مذاکره با طالبان با اعتماد به آی – اس – آی خلع سلاح وبدون محافظ سفر کرده بوده که این ادعا ی حکمتیار صاحب قدری عجیب وباور نا کردنی است زیرا چنین گفته وادعای یک افترا ودروغ محض دیگر چیزی بوده نمیتواند زیرا شهید قهرمان ملی طوریکه همه میدانید تنها متعلق به پنجشیری ها نبوده مثلیکه اورا پنجشیری ها وشمالی والا ها دوست میدارند مردمان شرق وغرب جنوب وشمال ومرکز کشور از کوها سر بفلک کشیده بدخشان گرفته تا کوهای اسپین غر والبرز
وبا با - شرشری وکاکری از آخرین نقطه مرزی در واخان در شرق تا اسلام قلعه در غرب واز مردم سرحدات حیرتا وشیرخان بندردر شمال گرفته تا نیمروز در جنوب غرب خلاصه همه مردم افغانستان
به او عشق میورزند واورا دوست میدارند به همین سبب او محبوب همه بوده ولقب قهرمان ملی را بخود کسب واختصاص داده واگر جناب حکمتیار مشکلی با مردم پنجشیر که خویشاوندان حکمتیار صاحب هستند دارد این به خود ایشان واهالی محترم پنجشیر تعلق دارد وپنجشیریها احتیاج بوکیل مدافع هم ندارند خودشان میتوانند جواب خود را بدهند ولی اهانت به شهید قهرمان ملی کشور تنها به پنجشیری ها تعلق ندارد بلکه او به همه مردم افغانستان متعلق است مثلیکه اورا مردم شمال دوست میدارند مردم غرب وشرق وجنوب ومرکز کشور نیز دوست میدارند وتوهین به وی توهین به همه مردم افغانستان است سفر او بمیدان شهر برای مذاکره با طالبان نشانگر عشق او به ایجاد صلح در کشور را نشان میدهد زیرا عشق وعلاقه که او به تامین صلح در کشور خود داشت از هیچ نوع فداکاری در این راه دریغ نمیکرد وحاضر بقربانی در این راه بود در سفر او به میدان شهر همه دوستان وهمسنگرانش به شمول خودم بارفتن تنهایی او بنزد گروه طالبان مخالف بودیم اما او بواسطه افغانستان حاضر بود تا قربانی شود وبالاخره قربانی هم شد آقای اندیشمند نویسنده توانای کشور راجع به سفر قهرمان ملی در میدان شهر چنین مینویسد : ( شهید احمدشاه مسعود در روز 22 ماه دلو سال 1373 یک روز بعد از سقوط میدان شهر بدست طالبان بصورت ناگهانی وارد این شهرک گردید که سفر او بنزد بسیاری از هوا داران وهمسنگرانش یک کار خطرناک ومتهورانه ای بود اوفقط با چند تن از محافظینش در حالی به منطقه تحت کنترل طالبان رفت که هیچ گونه تضمینی در امنیتش دیده نمی شد اما از نظر مسعود این سفر ومذاکره رو در روی ومستقیم با طالبان یک ضرورت اجتناب ناپذیری بود زیرا موصوف تا آن زمان از طریق هیات های اعزامی کابل که در مذاکره وگفتگو باطالبان در رفت وآمد بودند باطالبان ورهبران شان شناخت حاصل کرده بود در حالیکه او این شناخت را ناقص وغیر دقیق تلقی میکرد برای احمد شاه مسعود دسترسی به صلح وپایان بخشیدن به جنگ یکی از اولویت های بود که پای اورا در مذاکره باطالبان کشاند او میخواست مستقیما با طالبان که با شعار تامین صلح وختم جنگ پا بمیدان گذاشته بودند وارد گفتگوشود وبتوافق کلی وهمه جانبه دست یابد اما طالبان در این مذاکره بهیچ توافقی با احمد شاه مسعود نرسیدند ملا ربانی بعدا رئیس الوزراء حکومت طالبان وشخص شماره دوم در تحریک طالبان که از جانب طالبان با شهید احمد شاه مسعود مذاکره میکرد نا توانائی های دولت مجاهدین را در تطبیق شریعت اسلامی وتا مین امنیت بر شمرده او به احمد شاه مسعود توضیح داد که طالبان از هیچ تنظیمی حمایت نمیکنند وبا تنظیم وگروه خاصی هم دشمنی ندارند بلکه آنها خواهان ختم جنگ در کشور وتامین صلح هستند.ملا ربانی میگفت : طالبان معتقدند که یگانه راه رسیدن به صلح وتطبیق شریعت اسلام جمع آوری اسلحه از تنظیم ها وگروها مختلف است . احمد شاه مسعود از مذاکره با ملا ربانی درک کرد که طالبان تصمیم خلع سلاح او وسرنگونی دولت مجاهدین را نیز در سر دارند او در پایگاه طالبان با توضیحات ونطریات ملا ربانی به مخالفت جدی نپرداخت واظهار داشت که با برنامه واهداف تحریک طالبان در خلع سلاح عمومی وتامین صلح موافقت دارد اما برای تحقق این مرام وبر نامه های بعدی بگفتگوهای گسترده ومستمری ضرورت است ) خلاصه اینکه احمد شاه مسعود شهید در تمام دوره حیات وزندگی خود خود را وقف افغانستان کرده بود واز عنفوان جوانی تا دم شهادتش دمی را آرام وآسوده نیاسائید بلکه همیشه برای نجات مردم وکشورش سعی وتلاش زیادی انجام داد تا اینکه خداوندج افغانستان را از هیولای کمونیزم ازاد گردانید که نقش احمد شاه مسعود در آزادی کشورش از هیولای کمونیزم برازنده است وبازدر مقابله با افراطگرائی وتروریزم کمر همت بست وتا اخرین روز حیات از مبارزه دست بر نداشت تااینکه در این راه شهید شد حالا اگر نظر اسلام به بینیم تهمت وافترا حرام قطعی وگناه بزرگ بوده وآن هم چنین تهمت وافترایکه بهیچ صورتی به شهید احمدشاه مسعود نمی چسپد زیرا تمام دوره حیات او با مخالفت با پاکستان وطالبان گذشته واگر از نظر جوانمردی هم به بینیم پشت سر شهید آن هم شهیدی مثل احمدشاه مسعود قهرمان ملی کشور « هم از زبان کسیکه خود را نهضتی ومسلمان رادیکال وپای بند اصول دیانت اسلامی می پندارد گناه بسیار بزرگ وعظیم نا بخشودنی است والسلام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد