اوصاف پیامبر اسلام قبل از بعثت به پیامبری :
بسم الله الرحمان الرحیم :
( اوصاف پیامبر اسلام قبل از بعثت به پیامبری )
بنقل از کتب سیرحضرت محمد صلی الله علیه وسلم قبل از بعثت به پیامبری دربین عموم مردم از خصال نیکو وصفات حمیده وپسندیده برخوردار بوده که مردم ایشان را به عنوان محمد امین میشناختند – انسان بادرک واندیشه - و صاحب دید ونگرش عالی واستواری نسبت به همه قضایای اجتماعی وقت و زمان خود صاحب بوده چنانچه دردوران نوجوانی در بین مردم به نیکی وامانتداری شهرت داشته وبر زیرکی وژرف اندیشی شان نسبت به قضایای اجتماعی وقت وزمان همه گواهی میدادند چنانچه هنوز نو جوانی بیش نبودند که مردم برای حل وفصل اختلافات خود با اعتمادیکه به ایشان داشتند جهت حل وفصل اختلافات ذات البینی خود به ایشان مراجعه میکردند چنانچه گویند قباییل مختلف اعراب در زمان باز سازی واعمار مجدد مکه مکرمه وقتیکه دربالای
گذاشتن( سنگ ) حجر الاسود در بالای بنای خانه کعبه باهم اختلاف پیداکردند ونزدیک بود باهم درگیر شوند ایشان با درایت کاملی توانستند این اختلاف را بشکل مناسب وخوبی مرفوع سازند طوریکه حجر الاسود را در بین چادری نهاده وهر گوشه از چادر را به دست یکی از سران وبزرگان قباییل داده تا مشترکا حجر الاسود را در بالای بنای اعمار شده مکه جا بجا کنند واز این کار وابتکار (محمد )ص همه مردم راضی گردیده و ستایش شان کردند ودر سیره پیامبراسلام قبل از بعت باز چنین میخوانم : هیچ وقت و زمانی از گوشت هایکه بنام بتان ذبح میگردیده نخوردند ودر جشن ها یکه برای تجلیل بتان برپا میگردیده هیچگاهی اشتراک نکرده وهیچ زمانی باده ننوشیده اند وازطفولیت و نو جوانی از معبودهای باطل همیشه بیزار ورویگردان بوده بحدیکه هیچ چیزی بیشتر از اینها بنزد شان مکروه ومبغوض نبوده وایشان را آزار نمیداده است وهمجنین قسم بنام بت های مشهور چون (لات ومنات عزات )ودیگر بت هارا هرگز تحمل نداشته انسان باحیا - حلیم وبرد بار که اسماعیل بخاری صاحب کتاب صحیح البخاری از حضرت جابر بن عبدالله (رض ) چنین روایت میکند :
( زمانیکه خانه کعبه مجددا اعمار میشد پیامبر اسلام وعمویش عباس بن عبدالمطلب برای کمک به تعمیر کعبه سنگ جمع آوری کرده ومی آوردند عباس رض به حضرت محمد میگوید : دامن پیراهنت را برگردنت بیاویز تا تورا از آسیب سنگ ها در امان داشته وحفاظت کند ولی ناگهان محمد صلی الله علیه وسلم بر زمین می افتد در حالیکه چشمانش رابرآسمان دوخته وحالت اغماء را بخود گرفته مثل اینکه بخود نبوده باشد حالتش دیگرگون میگردد زمانیکه بخود می آید از نگرانی زیاد چنین میگوید : دامن جامه ام ؟ دامن جامه ام ؟ ولباس های خود را بخود پیچانیده ومحکم گرفته که مبادا عورت هایش را کسی دیده ویا متوجه شده باشد ؟ محمد (ص) در عنفوان جوانی قسمتی از وقت وزمان خود را در تفکر واندیشیدن اختصاص میدادند و بعضا در جاهای گوشه ودوراز همه بتفکر فرو میرفتند خلاصه اینکه محمد (ص ) طوریکه قبلا اشاره کردیم از ابتدای نوجوانی خود در بین قوم خود به رفتار نیکو وخلق حسنه وخصال پسندیده متصف بوده واز همه انسانها متفاوت و ممتازبوده و در میان تمام مردم از همه شان جوانمردتر – جواد تر وصاحب خلق خوش ونیکو تر ودر همنشینی بامردم از همه ارجمند تر وصبور تر ودر سخن گفتن از همه راست گفتار تر بودند - انسان حلیم - نرم خو – بزرگوار- بخشنده جواد - نیکو کردار ودر عهد وپیمان خود از همه مردم پایبند تر وامانت دار تر بودند چنانچه که گفته آمدیم مردم ایشان را به سبب کردار نیکو وخصال پسندیده شان بنام محمد امین میشناختند ودر حقیقت هم ایشان چنین بودند چنانچه ام المومنین خدیجه صدیقه رضی الله عنها در باره شان چنین روایت میکند : ایشان تمام بارهای بجا مانده از قافله ها را بدوش میکشیدند ومردمان مستمند وبینوا را همیشه شخصا یاری میکردند ومهمانان خود را گرامی میداشتند ودر کارهای خیر ونیک از همه پیشی میگرفتند وبدیگردایم یاری میرساندند ( الهم صلی علی محمد وعلی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم وعلی آل ابراهیم انک حمید مجید الهم بارک علی محمد وعلی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم وعل آل ابراهیم انک حمید مجید )
